مدلهای کیفیت زندگی و ارتباط آن با بهزیستی ذهنی
سوالی که در این ارتباط مطرح میشود این میباشد که کیفیت زندگی، شبیه چه چیزی است و اساساً کیفیت زندگی یعنی چه؟ در این ارتباط دو مدل وجود دارد. مدل” زندگی شاد” از وینهوون که متخصصان را قادر میسازد تا حد متوسط کیفیت زندگی در سطح ملی را، در سرتاسر کشورهای جهان محاسبه کنند. این مدل همچنین میزان شادی را با قویترین شاخصهای عینی (یعنی امید به زندگی) ترکیب میکند.
مدل دوم “بودن تعلقات و شدن” از رافایل[1] است که برپایه نظریهجهانی، کلی و یکپارچه کیفیت زندگی استوار است. یعنی تفاوت موجود بین نیاز افرادی که سالم بوده با افرادی که بیمارند (فیلیپس، 2006).
2-2-2- کیفیت زندگی براساس مدل امید به زندگی شاد (وینهوون)
وینهوون (1996) بیان میکند که اغلب متغیرهای مرتبط با کیفیت زندگی، بسیار پیچیدهاند و دارای اندازهگیری ها و شاخصهایی هستند که به صورت شهودی قابل فهم نیستند، و امور نادرستی را اندازهگیری میکنند. مثلاً اغلب در سنجش کیفیت زندگی مسایلی مانند درآمد، سال تحصیلی، خدمات بهداشتی … را در نظر می گیرند. او معتقد است که این موارد به صورت غیرمستقیم، با کیفیت زندگی در ارتباط است؛ و در محاسبه کیفیت زندگی تنها به عنوان ورودی عمل می کنند؛ و تاکید میکند که تنها شاخصهای با ارزش در این محاسبه، میزان حقیقی خروجی کیفیت زندگی است. و کیفیت زندگی به بهترین نحوه، میتواند به وسیله میزانی که شهروندان شاد و طولانی میزیند، اندازهگیری شود. هرچه شهروندان طولانی تر و خوشحالتر زندگی کنند اقدامات و نیازمندیهای جامعه، بیشتر با نیازها و توانایی های افراد متناسب خواهد شد (وینهوون، 1996). پس میزان کیفیت زندگی هرکسی، براساس ترکیب ارزیابی امید به زندگی چندسال، با داده های حاصل از نظرسنجی از بهزیستی ذهنی که دارای ارزش 0 تا 10 هستند، به دست میآید. سپس امید زندگی در بهزیستی ذهنی ضرب میشود تا « امید به زندگی شاد»(HLE)[2] محاسبه گردد. این میزان میتواند به عنوان تعداد سالهایی تعبیر شود که یک شهروند متوسط، در یک کشور خاص، شاد زندگی کرده است. پس در HLE بالا، یعنی به طورمتوسط شهروندان هم خوشحال و هم طولانی زیسته اند. و برعکس در HLE پایین، یعنی شهروندان به طور متوسط زندگی کوتاه و سختی داشتهاند. اما نمیتوان به وضوح گفت که HLE متوسط کدام از این معانی را در خود دارد: افراد با طول عمر و شادی متوسط، یا افرادی با زندگی طولانی، اما سخت و یا اینکه فرد زندگی کوتاه، اما شادی داشته است. و آیا این که جامعه متشکل از ترکیبی از این افراد است یا نه (فیلیپس، 2006).
یافتههای تجربی نشان داده اند که بیشترین HLE، در کشورهای شمال غربی اروپا است. جایی که HLE متوسط شهروندان حدود 60 سال است (معادل امید به زندگی 80 سال و بهزیستی ذهنی 75/10 ) و کمترین آن در آفریقاست. جایی که HLE تنها کمی بیشتر از نصف کشورهای اروپایی است یعنی 35 سال. امید به زندگی شاد، در کشورهایی بیشتر است که افراد امنیت زیادی دارند و معیارهای مادی زندگی بالاست. همچنین در کشورهایی که آزاد و فردگرا هستند و کشورهایی که در آنها برابری جنسیتی وجود دارد. جالب این جاست که HLE با همکاری، وضعیت رفاه، نابرابری های مالی، مذهب، اعتماد در سازمان ها، تسلط نظامی و تراکم جمعیتی در ارتباط نیست (فیلیپس، 2006).
[1] – Rafayel
[2] – Happy Life Expectancy(HLE)
]]>