نوازش چشم ها؛ معرفی برترین بازی های موبایل از دیدگاه گرافیک هنری [قسمت اول]

بیایید با هم رو راست باشیم، تجربه بازیای ویدیویی واسه خیلیا اون جذابیت گذشته رو نداره. چند بار اتفاق افتاده هنگام تجربه یه عنوان از خود سوال کنین: «پس کی به اتمام می رسه؟.» دلیلش رو نمی دونیم، شاید بازیا دیگه اون حس و حال گذشته رو نداشته یا ما کمی علاقه خود رو از دست دادیم.

اما هر چیزی که هست، دست کم باور داریم در میان بازار شلوغ بازیای ویدیویی، آثاری وجود دارن که بتونن اون لذت قبلی رو به بازیکنان هدیه بدن؛ لذتی که شاید خیلیا به دنبالش هستن اما هنوز نتونسته ان پیدا کنن. در مطلبی پیش رو تلاش داریم به عناوینی بپردازیم که می تونن این جذابیت رو دوباره واسه بازیکنا به ارمغان بیارن؛ عناوینی که نه با صحنه های سینمایی بزرگ، بلکه به واسطه طراحی هنری عالی خود فرد رو غرق در دنیایشون می کنن.

Monument Valley

Monument Valley تنها یه بازی نیس، بلکه مکتبیه که به سازندگان می آموزد چیجوری باید با به کار گیری طراحی مراحل استثنایی و چشم نواز تجربه ای فراموش نشدنی رو به بازیکن هدیه داد. المانی که در زیبایی دره یادبود نقش بسیار مهمی رو اجرا کرده، خطای دید موجود بازیکن به محیطه؛ امکان داره اون چیزی که میبینین با چیزی که واقعا محیط بازی رو تشکیل داده فرق داشته باشه.

همین پارادوکس نه فقط تونسته رنگ و بوی جدیدی به پازلا بخشیده و ذهن بازیکن رو منحرف کنه، بلکه در ایجاد دنیایی فراموش نشدنی هم نقش بسیار مهمی رو اجرا کرده. با تجربه Monument Valley فقط سرگرم نمی شین، بلکه نشون می دید که واسه سرگرمی خود اهمیت قائلید.

Granny & The Grim Reaper

داستان مادربزرگ قصه ما این بار متفاوت تر از همیشه س. اون که در ساعات پایانی عمر خود هست، تموم توان خود رو استفاده کرده تا از چنگال مرگ فرار کنه. به نظر می رسه میل به ابدیت سن و سال نمی شناسه. ساختار گیم پلی گرنی و گریم بدین صورته که مادربزرگ باید در راهی کروی شکل حرکت کرده و باید با فرار از دستان گریم، ساعتایی رو جمع آوری کنه تا به لحظه های عمر خود اضافه کنین.

المانی که در زیبایی گرنی و گریم نقش بسیار مهمی رو اجرا کرده، به رنگ بندی چشم نواز بازی برمیگرده که تونسته این عنوان رو به یکی از خوش ساخت ترین آثار داخلی تبدیل کنه. درست خوندین گرنی و گریم یه بازی ایرونی است؛ عنوانی که به باور ما یکی از بهترین گرافیکای هنری رو بین عناوین مشابهش داره.

Machinarium

هیچ وقت فکر نمی کردیم پس از انیمیشن WALL·E رباتی بتونه این جور دل ما رو برباید، اما Machinarium اومد و همه معادلات رو برهم زد. فضاسازی استثنایی بازی مثل یه آهن رباست؛ آهن ربایی که بازیکن رو جذب کرده و دیگه رها نمی کنه. این زیبایی راه خود رو به بخشای دیگه ماشینیاریوم هم پیدا کرده.

پشت پرده داستان بسیار ساده بازی، روابطی احساسی و فراموش نشدنی هست که سوار بر رودخانه آروم ریتم ماشینیاریوم، بازیکنا رو تا آخر نگه می داره. از موسیقی و گیم پلی هم صحبتی نمی کنیم. چون باور داریم دادن القابی مانند شاهکار تنها ارزش اونا رو کم می کنه.

Alto’s Adventure

اعتیادی از جنس هنری؛ بهترین لقبی که شاید بشه به Alto’s Adventure چشم نواز داد. اگه بخوایم یه حریف واقعی از دیدگاه هنری واسه Monument Valley برشماریم، بدون ذره ای دودلی یکی از انتخابامون این بازیه. باید اعتراف کنیم هیچ وقت اسنوبورد سواری بدین چشم نوازی نبوده؛ رنگ بندی استثنایی محیط، نمای دوربین، پس زمینه و طراحی آبجکتا چشمون بازیکنا رو نوازش میده. حالا به این زیبایی یه گیم پلی اعتیادآور و درگیرکننده رو هم اضافه کنین تا بهتر بتونین لفظ «شاهکاری» که واسه این بازی استفاده می شه رو درک کنین.

Bastion

می زنه، می زنه، می زنه: راوی موجود در باسشن از جذاب ترین بخشای موجود در همه عناوین موجود تاریخ صنعت گیمینگه. این که حرکتی  انجام می دید و به وسیله فردی بازگو می شه، چیزی نیس که همیشه تو یه بازی ببینین. همین المان به تنهایی تونسته تا باسشن رو در جرگه زیباترین تجربه های ممکن هر فرد بذاره. گیم پلی و موسیقی هم همین گونه س.

ساختار سرگرم کننده مبارزات در کنار عناصر سبک نقش آفرینی موجود و ترکای گوش نواز بازیکنا رو به بازی معتاد می کنه. درسته، همه این بخشا در بالاترین سطح خود قرار دارن، اما هیچ کدوم بدون «طراحی هنری شاهکار بازی» نمی تونستن این قدر چشم بازیکن رو بگیرن. محیط و رنگ بندی خوشحال اون مثل قطعه ای پازل پیش دیگه بخشا قرار گرفته و جذابیت شون رو دوبرابر کرده.

Limbo

Limbo یا برزخ رو میشه به یه تابلوی نقاشی تشبیه کرد؛ تابلویی که محیطش ترسیم شده، اما سرنوشت شخصیت اصلی و اتفاقات موجود در این بستر رو خود شما باید رقم بزنین. بازی یه خط دیالوگ هم نداشته و حتی ممکنه تا آخر نفهمید داستان چیه. گیم پلی هم دور و بر قانون «بمیر و یاد بگیر» می چرخه. پس واسه پیروزی باید بارها طعم شکست رو تجربه کنین. با این وجود، لیبمو چه جذابیتی داره؟

شاید تنها تجربه بازی بتونه بهترین جواب این سوال باشه، اما باید بگیم اتمسفر تاریک و فضاسازی غم زده لیبمو، بدون این المانا هیچ وقت نمی تونست تاثیر واقعی خود رو روی مخاطب بزاره. لیبمو از زیباترین بازیای نسل قبل هستش. بد نیس بدونین این عنوان الان واسه اکس باکس وان رایگان بوده و دارندگان این کنسول می تونن اونو دانلود کنن.