شکست دادن شک

واسه شما هم پیش آمده که افکار مسمومی داشته باشین؟ براتون پیش آمده که به خودتون شک کنین؟ اینجور افکاری می تونه زندگی شما رو نابود کنه. وجود اینجور افکاری زیاد غیر عادی نیس. تحقیقات انجام شده نشون می دهد که ۷۰ درصد از افراد احساس همیشگی و پایداری از بی عرضگی و شک رو دارن. به این مشکل سندرم ایمپاستر می می گن. سندرم ایمپاستریک پدیده روانی است که در اون افراد نمی تونن موفقیت هاشون رو قبول کنن. بر خلاف اینکه دلایل خارجی نشون می دهد که فرد با رقابت و تلاش به موفقیت رسیده اما خود فرد تصور می کنه که لیاقت موفقیت رو نداره. بعضی از افراد اینجور اختلالی رو ندیده می گیرند و اون رو موضوع مهمی نمی دانند اما زندگی کردن با شک و اعتماد نداشتن به توانایی های فردی می تونه شما رو از رسیدن به رویاهایی که تو سرتونه باز داره. به همین خاطره که شک کردن به توانایی ها می تونه شما رو از انجام کارای بزرگ متوقف کنه. این موجب تعویق و تاخیر شما در رسیدن به موفقیت می شه. هیچکی نمی تونه به طور ۱۰۰ درصد به خود و توانایی هایی که داره اعتماد داشته باشه اما موارد بسیار کوچیکی هست که به شما اطمینان می دهد احساس بی عرضگی ایجاد نمی شه.در این مقاله می خوایم روش هدف دار های کوچیکی رو بگیم که انجام اون می تونه در شکست دادن اینجور احساساتی اثر داشته باشه.

  1. جوابگو باشین:

وقتی که جدول وقتی شما به صورت مبهم طراحی شده و در اون زمان اضافی هست فرصت کافی واسه فکر کردن و شک کردن در مورد توانایی ها وجود داره. اما وقتی که تموم انرژی خود رو روی تکمیل وظایف خود صرف می کنین، زمان اضافی واسه فکر کردن به هیچی دیگه ای رو دارید. تلاش کنین برنامه کاری منظمی داشته باشین و اجازه ندین زمان بیکاری شما رو مجبور به فکر کردن در مورد نبود توانایی هاتون بکنه. با آدمایی مشاوره کنین و گزارشاتی رو در مورد پیشرفت کار خود ارائه بدید یا اینکه در جمع به ارائه پروژه ای بپردازید. تلاش کنین برنامه ریزی منظمی داشته باشین و تو یه زمان مشخص به هدفی برسین. در اینصورت دیگه زمان اضافی واسه فکرهای الکی دارید.

  1. همیشه در حال حرکت و فعالیت باشین:

در علم فیزیک، اولین قانون نیوتون بیان می کنه که یه وسیله در حالت استراحت در همین حالت باقی می مونه مگه اینکه نیرویی بر اون وارد شه. همین قانون در زندگی روزمره ما هم قابل اعماله. واسه اینکه بتونین روی افکار منفی و شک برانگیز پیروز شدین، همیشه در حال حرکت و فعالیت باشین. قدم هایی رو به سمت جلو وردارین و تلاش کنین اینده خود رو بسازین. مثلا اگه می خواهید کتابی بنویسین، تنها ۵۰ کلمه بنویسین. اینکار بیشتر از دو دقیقه زمان شما رو نمی گیرد. بعد کمی استراحت کنین و ۵۰ کلمه دیگه بنویسین. در اینجور شرایطی احساس می کنین می تونید روی افکار منفی تسلط داشته باشین.

  1. خودتون رو در حال شکست و سقوط تصور کنین:

فیزیکدانی به نام جولی نورم در تحقیقاتی که انجام داده به این نتیجه رسیده که تصور کردن بدترین شرایط در زندگی می تونه افراد رو در انجام هرچه بهتر کارا کمک کنه. وقتی که افکار شک برانگیز فرد رو محاصره می کنه، افراد بدبین به خودشون اجازه نمی بدن با اینجور ترس هایی از پا بیفته و فلج شن. اون ها عمدا شرایط بدتری رو تصور می کنن تا بتونن اضطراب خود رو به انگیزه تبدیل کنن. وقتی که بدترین شرایط تصور شد، اون ها می تونن از بروز افکار شک برانگیز دوری کنن و شرایط رو بهتر کنن. پس دفعه بعد که دچار ترس و شک شدید، همه شرایطی که ممکنه شما رو از رسیدن به هدف بازدارد رو تصور کنین. بعد مطمئن شید که می تونید جلوی این شرایط رو بگیرین.

این نوشته را هم از دست ندهید :   پارس هوای البرز

  1. به خودتون دروغ نگید:

وقتی که احساس و افکار منفی به ذهنمون خطور می کنه در آخر دروغ هایی که به خودمون می بگیم رو باور می کنیم. نویسنده معروفه گادین راه حل ساده ای واسه متوقف کردن دروغ هایی که به خود می گویید داره:

درمان اینجور مشکلاتی صحبت های مثبت و دقیقیه که با خود می کنین. تلاش کنین اینکار رو بارها تکرار کنین. با خودتون صحبت کنین و حرف های مثبتی بزنین. روی حقایق رو تاکید دوباره داشته باشین. در اینجور شرایطی دیگه دروغ هایی که به خودتون می گویید رو باور نمی کنین. اگه نتونستید افکار مثبتی در مورد زندگی و کار خود داشته باشین، از بقیه افراد کمک بگیرین. فایلی از کارای مثبتی که انجام دادین و افراد اون رو تایید کردن داشته باشین. هر وقتی که به خودتون شک کردین و از توانایی های خود نا امید شدید، این فایل رو با خودتون مورد بررسی قرار بدین. شهادت و گواهی از منابع خارجی می تونه شما رو به حرکت وادارد و نیروبخش باشه.

  1. افکار خود رو تغییر بدید:

دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور در آخرین سخنرانی خود دیدگاه متفاوتی در مورد سامورایی نیکوکار نشون داد. اگه با این داستان آشنا نیستین بهتره بدونین که مردی نیمه جون تو یه طرف خیابون افتاده بود. اون به کمک نیاز داشت. بعضی از ادما از کنارش عبور می کردن بدون اینکه توجهی به حال و احوال اون داشته باشن. این وسط، یه سامورایی نیکوکار از راه رسید و به این مرد کمک کرد. دکتر کینگ می گوید: وقتی که ادما از جلوی این مرد رد می شدن به خودشون می گفتن اگه بایستیم چه اتفاق مثبتی رخ می دهد؟ من که نمی تونم کمکی به اون بکنم. همین شک و تردیدها باعث می شد این افراد متوقف نشن. اون ادامه می دهد: این وسط یه سامورایی نیکوکار از راه رسید و از خود پرسید اگه متوقف نشم و به این مرد کمک نکنم چه اتفاقی واسه اون می افته؟ همین تغییر در دیدگاه می تونه زندگی افراد رو از ان رو به اون رو کنه. وقتی که احساس می کنین زندگیتون پر از احساس بی عرضگی و شکه، لحظه ای توقف کنین و به آدمایی که به کمک شما نیاز دارن فکر کنین. این افراد منتظر شما هستن تا زندگی اون ها رو بهتر کنین و جون تازه ای به اون بدین. اگه شما اون ها رو منتظر بذارین چه اتفاقی روی میده؟ وقتی که روی انرژی های مثبت تمرکز می کنین، انرژی بیشتری واسه کمک به بقیه دارید. در اینجور شرایطی احساس بی عرضگی هم کمتر می شه. حالا زمان اون شده که با شک خود مقابله کنین. شما باید تلاش کنین و به افکار خود اجازه ندین زندگی شما رو تحت تاثیر خود بذارن. وقتی که احساس بی عرضگی می کنین، یکی از راه حل های بیان شده در این مقاله رو امتحان کنین.وقتی که تونستید بر احساسات منفی خود پیروز شدین، دیگه محدودیتی واسه رسیدن به خواسته های خود دارید.

چیجوری سلامت روحی خود رو افزایش بدیم؟

چیجوری بر ذهن خود مسلط شیم؟

روانشناسی