اختلال شخصیت اسکیزوتایپی

2-6-3-1 ویژگی های تشخیصی

ویژگی اصلی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، یک الگوی فراگیر از کاستی­های[1] اجتماعی و بین فردی است که علاوه بر تحریفهای شناختی یا ادراکی و رفتارهای عجیب و غریب با ناراحتی حاد و ظریف اندک برای برقراری روابط صمیمانه مشخص می شود. این الگو از جوانی آغاز شده و در زمینه های مختلفی ظاهر می شود. (نیکخو،1019:1389)

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، اغلب افکار عاطفی[2] دارند (یعنی تفسیرهای نادرست از حوادث و رویدادهای علّی بیرونی که بویژه برای فرد معنای مخصوص و غیر عادی دارند). اینگونه افکار را باید از هذیان­های عطفی که در خصوص و باورها با اعتقاد راسخ هذیانی حفظ می­شوند، تفکیک کرد. این افراد ممکن است خرافاتی بوده و یا نسبت به پدیده های طبیعی که فراتر از هنجارهای خرده فرهنگی آنها هستند، اشتغال ذهنی داشته باشند. آنها ممکن است احساس کنند که قدرت­های ویژه­ای برای پیش بینی حوادث قبل از رخداد آنها و یا خواندن اندیشه­های دیگران دارند. این افراد ممکن است معتقد باشند که روی دیگران کنترل جادویی دارند که می تواند مستقیماً اعمال شود (مانند این باور که وقتی همسر شخص، سگ خانه را برای قدم زدن بیرون می برد، این عمل نتیجه­ی مستقیم تفکری است که یک ساعت قبل شکل گرفته است) یا غیر مستقیم از طریق انجام آداب جادویی صورت می گیرد (مانند سه مرتبه از جلوی یک شیء خاص برای اجتاب از یک پیامد آسیب زای معین). ممکن است دگرگونیهای ادراکی نیز وجود داشته باشند ( پمانند این احساس که شخص دیگری حضور دارد و یا شنیدن صدایی که نام وی را نجوا می کند). گفتار آنها ممکن است حاوی جمله ها و ساخت غیر معمول و عجیب باشد. این گفتار اغلب نامربوط یا مبهم ولی بدون انحراف از مسیر[3] یا گسسته گویی است. پاسخها ممکن است کاملاً عینی یا کاملاً انتزاعی باشند و واژه ها یا مفاهیم  گاهی به شیوه هایی غیرعادی به کار می روند (برای مثال شخص ممکن است ادعا کند که او در حین کار «قابل صحبت[4]» نیست). (نیکخو 1389، 1019).

افراد مبتلا به این اختلال اغلب سوءظن دارند و ممکن است اندیشه پردازی پارانویایی داشته باشند (برای مثال، اعتقاد به این که همکاران وی در محیط کار قصد دارند او را نزد رئیس بی حیثیت کنند). آنها معمولاً نمی توانند از همه ی عواطف و نشانه های بین فردی لازم برای ارتباطهای موفق استفاده کنند و بنابراین اغلب به نظر می رسد با دیگران به گونه ای نامناسب، خشک یا محدود تعامل می کنند. این افراد اغلب به علت ادا و اطوارهای غیر معمول، سبک ژولیده ی لباس پوشیدن که کاملاً برازنده ی آنان نیست و بی توجهی به قراردادها و رسوم اجتماعی، عجیب و غیرعادی به نظر برسند (برای مثال، شخص ممکن است از تماس چشمی اجتناب کند، لباسهایی را بپوشد که لکه دار بوده و برای وی مناسب نباشند و نتواند با همکاران خود متقابلاً شوخی کند).

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در همنوایی بین فردی دچار مشکلاتی می­شوند و در برقراری ارتباط با دیگران راحت نیستند. اگر چه آنها ممکن است از فقدان روابط احساس ناراحتی کنند ولی رفتار آنها بیانگر تمایل اندک برای برقراری تماس­های صمیمانه است. در نتیجه، آنها معمولاً دوستان نزدیک معدودی داشته و یا همدمانی به غیر از یک خویشاوند درجه ی اول ندارند. آنها در موقعیت­های اجتماعی بویژه، در حضور افراد غریبه مضطرب می شوند. آنها هنگامی با دیگران تعامل می کنند که مجبور باشند، ولی ترجیح می دهند که تنها باشند زیرا احساس می کنند که افرادی متفاوت بوده و با بقیه «جور[5]» نیستند. اضطراب اجتماعی آنها به سادگی از بین نمی رود، حتی هنگامی که زمان بیشتری را در برقراری رابطه یا آشنایی بیشتر با سایرین صرف می کنند، زیرا اضطراب آنها با سوءظن به انگیزه های دیگران رابطه دارد. برای مثال، هرگاه فردی که اختلال شخصیت اسکیزوتایپی دارد، در یک میهمانی شام حضور یابد، با گذشت زمان احساس آرامش بیشتر نمی کند بلکه ممکن است تنش و سوءظن او افزایش یابد.

این نوشته را هم از دست ندهید :   ۲۵ نقل قول برای تغییر زندگی برای بهتر شدن زندگی

هرگاه این الگوی رفتاری صرفاً در طی سیر اسکیزوفرنیا، یک اختلال خلقی همراه با ویژگی­های روان پریشی، سایر اختلال­های روان پریشی یا یک اختلال فراگیر رشد ظاهر شود، تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را نباید مطرح کرد. (نیکخو 1389، 1021).

2-6-3-2 ویژگی ها و اختلال های همراه

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، بیشتر برای نشانه­های اضطراب، افسردگی یا سایر عواطف ملال انگیز همراه با آنان، و کمتر به علت خود ویژگیهای اختلال شخصیت اقدام به درمان می کنند. افراد مبتلا به این اختلال، به ویژه در پاسخ به فشار روانی، ممکن است دچار دوره های روان پریشی گذرا شوند (که از چند دقیقه تا چند ساعت طول می کشد)، اگرچه این دوره ها معمولاً از طول مدت کافی برخوردار نیستند تا یک تشخیص اضافی مانند اختلال روان پریشی کوتاه مدت یا اختلال اسکیزوفرنیفرم را ایجاب نماید. در بعضی از موارد، ممکن است نشانه­های روان پریشی آشکار بالینی ظاعر شوند که با ملاکهای اختلال روان پریشی کوتاه مدت، اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال هذیانی یا اسکیزوفرنیا مطابقت دارند. بیش از نیمی از مبتلایان ممکن است حداقل سابقه­ای از یک دوره ی افسردگی عمده داشته باشند. 50% – 30% افرادی که چنین تشخیصی روی آنها گذاشته شده است، هنگام بستری شدن در یک مرکز بالینی، تشخیص همزمان اختلال افسردگی عمده نیز برایشان مطرح می شود. این اختلال، همایندی قابل ملاحظه­ای با اختلال­های شخصیت اسکیزوئید، پارانویایی، اجتنابی و مرزی دارد.

2-6-3-3 ویژگی های خاص وابسته به فرهنگ، سن و جنسیت

تحریف­های شناختی و ادراکی را باید در بافت محیط فرهنگی فرد ارزیابی کرد. خصوصیات معین و فراگیر فرهنگی، بویژه مواردی که با باورها و آداب و رسوم مذهبی در ارتباطند، ممکن است از دید ناظر نا آگاه، اسکیزوتایپی به نظر بیایند (مانند جادو کردن[6]، صحبت کردن به زبان عجیب[7]، زندگی پس از مرگ، احضار روح[8]، اندیشه خوانی[9]، حس ششم[10]، چشم زخم[11]، باورهایی جادویی مربوط به تندرستی و بیماری).

اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ممکن است ابتدا در کودکی و نوجوانی، با تنهایی، روابط اندک با همسالان، اضطراب اجتماعی، کم آموزی در مدرسه، حساسیت زیاد، ربان و اندیشه­های غریب و خیال پردازی­های نامأنوس ظاهر شود. این کودکان ممکن است به نظر «عجیب» و «غیرعادی» بیایند و مورد آزار و اذیت دیگران قرار گیرند (نیکخو 1389، 1022).

 

  1. deficit
  2. ideas of reference
  3. derailment
  4. talkable
  5. fit in
  6. Voodoo
  7. Speaking in tongues
  8. Shamanism
  9. Mind reading
  10. Sixth sense
  11. Evil eye
]]>