هدفمندی بازاریابی دیجیتال

پلت فرمای دیجیتال با برنامه های هدف دار پیشرفت پیدا میکنن. داشتن برنامه هدف دار باعث می شه تا شرکتای بازاریابی در اولویت قرار گیرند، منابع اونا مشخص شن و راحت تر به اهدافشون برسن. بدون برنامه هدف دار، شرکت شما با مشکلات زیادی مواجه می شه (جف بزس () از شرکت آمازون در این مورد توضیح داده.) بیشتر موسسات واسه مدیریت بهتر دیجیتال مارکتینگ از برنامه هدف دار استفاده می کنن ولی نصف موسسات این کار رو انجام نمی دن. برنامه هدف دار، استرای دیجیتال مارکتینگ رو در اندازه بزرگتری تکمیل می کنه. تعریف جداگونه معنی روش هدف دار هم به ارتقای شرکتتون کمک می کنه. نصف شرکتای بازاریابی، روش هدف دار دیجیتال مارکتینگ ندارن ولیدیجیتال مارکتینگ انجام میدن.

ترکیب دیجیتال مارکتینگ و (اصول) بازاریابی قدیمی

احتمال داره برنامه های دیجیتال مارکتینگ و برنامه تیمای بازاریابی با هم قاطی شن. واسه جلوگیری از این مشکل  در مورد چگونگی مدیریت و ترکیب دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی قدیمی خوب فکر کنین. تحقیقات نشون میده که بازاریابان، دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی قدیمی رو باهم ترکیب می کنن، با اینکه تعداد کمی از بازاریابان برنامه خودشون رو توصیف کردن. تنها ۵% از شرکتا به فکر بودن که ترکیب اصول بازاریابی قدیم و جدید اونا به طور کامل هدفمنده. یه سوم از شرکتا گفتن که پروسه هدفمندی رو میسازن و ۵۰% از کل شرکتا از تلاش هاشون راضی بودن. ترکیب این دو بازاریابی، به روش هدف دار مشخصی از کار و کاسبی و هم اینکه برنامه هدف دار نیاز داره. آزمایشات نشون میده که از دست دادن برنامه بازاریابی در موسسات، رسیدن به اهداف دیجیتال مارکتینگ رو سخت تر کرده.

ارتقای کارکرد مشتریا

خیلی از بازاریابان مشکلات زیادی در ایجاد استراتژیای ترکیبی و برنامه های ارتباطی دارن. کارکرد نامشخص مشتریا یا کارکرد ناجور برنده ها در ترکیب برنامه های ارتباطی با تجربیات، نشون دهنده اینه که شرکتا تجربه کمی در ارتقای کارکرد مشتریا دارن. دقیق شدن و فوکوس کردن بر ارتقای کارکرد مشتری می تونه به حل این مشکل کمک کنه. در سال ۲۰۱۶ تماشاگر تغییری در کارکرد بازاریابان بودیم. بازاریابان شروع به کسب تجربه کردن و سخنرانیای رهبرانی مثل بریان سولیس (Brian Solis) از گروه آلتیمتر به شرکتا کمک کرد تا بفهمن که برند، نشون دهنده تجربه مشتریا از محصولاته. از تکنیکای متفاوتی مانند تحلیلای شخصی، تحلیل کارکرد مشتری و بررسی محتوا واسه مرور و ارتقای تجربه های دیجیتال که با بهینه سازی اندازه تغییر رابطه مستقیمی داره استفاده شد. این تکنیکا تا وقتی کاربرد دارن که ارتقای کارکرد مشتری یکی از موثرترین راه ها واسه ارتقای هدایتای آنلاین، فروش و جمع کل درآمد شرکتتون (Bottom Line) باشه. از شرکتای جور واجور در مورد فوت وفن هاشون واسه ارتقای کارکرد مشتریا سوالاتی پرسیده شد. آزمایش A/B معروفترین راهیه که توسط اون بازاریابان کارایی محصولاتشون رو آزمایش می کنن. این آزمایش خیلی آسونه و یافته های مفیدی به دنبال داره. بخش کوچیکی از تجارتا از این فوت وفن استفاده می کنن و بقیه از تحلیلای شخصی و بررسی کارکرد مشتریا استفاده می کنن. آزمایشای A/B چندین متغیر داره و تنها ۵% از بازاریابان از این آزمایش استفاده می کنن. پیشنهاد می دیم که مدیران در تواناییای تیمشون سرمایه گذاری بیشتری کنن و از ابزارهایی که به اونا در کنترل آزمایشات کمک می کنن بطور همیشگی استفاده کنن. فقط با آزمایش می تونین به دیتایی که واسه بهینه سازی کارکرد مشتریا به اون نیاز دارین، دست پیدا کنین.

این نوشته را هم از دست ندهید :   فریلنسر کیست؟ مقایسه کار فریلنسری و کارمندی [مزایا و معایب]
برگرفته از smartinsight