اهمیت فیلم و سینما در گردشگری
در ربع اول قرن بیستم، رشد سریع سینما باعث تغییر شکل ارتباطات و سرگرمی شد و فرهنگ عامهای در ابعاد بزرگی ایجاد کرد که پیش از آن دیده نشده بود. گرچه اوج سینما رفتن در دنیای توسعهیافته در اواخر دههی 1940 رخ داد. اما رفتن به سینما یکی از محبوبترین فعالیتهای فرهنگی در بسیاری از جوامع باقیمانده است و در کشورهای درحالتوسعه مخاطبان سینما در حال افزایش است. فیلم همچون گردشگری قادر است بیننده (گردشگر) را برای لحظاتی از دنیای یکنواخت و پرفشار رها سازد و برای وی شادی و لذتی فراهم آورد که مطلوب و خوشایند اوست. بهطور خلاصه میتوان گفت که در تمام طول تاریخ سینما و گردشگری درهمتنیده و مرتبط هستند و بر پیشرفت همدیگر تأثیرگذارند (رافادل پیرس[1]، 2013: 42).
فیلم این توانایی را دارد تا یک شهر، ایالت یا کشور را با هزینهای اندک و یا بدون هزینه مالی برای مقصد، در معرض عموم قرار دهد (میشینیس، 2008). با در نظر گرفتن این واقعیت که فیلمها از تاریخ مصرف طولانیمدتی بهره میبرند و در گذر زمان چندین بار از تلویزیون پخش میشوند و یا بهواسطه فناوریهای جدید همچون DVD از دستگاههای پخش خانگی دیده میشوند، همواره میتوانند ابزار مناسبی برای پیشبرد اهداف بازاریابی مقصد باشند. فیلم میتواند در چارچوب داستانی خود به عنوان ویترینی از جاذبههای گردشگری عمل کنند و به گردشگران بالقوه اجازه دهند تا تصویری کامل از مقصد به دست آورند. امروزه این مسئله پذیرفته شده است که اگر مقصدهای سفر در فیلم یا تلویزیون به نمایش درآیند در اکثر موارد این مسئله تأثیر مثبتی بر گردشگری و فروش بستههای سفر به مقصدها خواهند داشت (سلگرن[2]، 2010).
یک تحقیق مرتبط در انگلستان نشان میدهد که هشت نفر از ده نفر انگلیسی، مقصد تعطیلات خود را از فیلمها انتخاب میکنند و یکپنجم از افراد به مقصد فیلم موردعلاقه خود سفر میکنند (آنون[3]، 2004 در هادسون و ریچیه[4]، a2006). از نمونه فیلمهای موفق در این زمینه میتوان به مجموعه فیلمهای هری پاتر که در بریتانیا فیلمبرداری شده و ارباب حلقهها که در نیوزیلند فیلمبرداری شده است، اشاره کرد که گردشگران بسیاری را به لوکیشنهای خود جذب کردهاند (هادسون و ریچیه، الف2006). مطالعهای دیگر نشان داد که بعد از خانواده و دوستان و اینترنت، نمایشهای تلویزیونی و فیلمها عامل کلیدی مؤثر بعدی هستند که بر تصمیمگیری سفر برای کشوری خاص تأثیرگذارند. تحقیق نشان داد که 13% افراد برای نخستین بار بعد از تماشای مقصدی در تلویزیون و یا فیلم به آن علاقهمند میشوند (فیوچربرند، 2008، به نقل از هادسون، وانگ و گیل، 2011).
[1] Rafael Pires
[2] Sellgren
[3]Anon
[4] Ritchie
]]>