الف) غنا بخشیدن به زندگی معنوی خود:
داشتن اعتقاد مذهبی، افق دید انسان را توسعه میدهدو به او سعه صدر میبخشد و به هنگام بروز فشار عصبی بسیار کمک کننده است. مطالعات متعدد انجام شده نشان میدهد که توکل به یک منبع عظیم و قادر متعال، تحمل انسان را در برابر عوامل استرسآفرین افزایش میدهد. شرکت در مراسم و مناسک معنوی به فرد این احساس را میدهد که به منبعی تمام نشدنی متصل است. این اعتقاد و احساس، نیروی روانی فرد را افزایش میدهد.
ب) مدیریت مالی:
در پژوهشهای مختلف، افراد بسیاری اعلام کردهاند که فشار مالی بالاترین منبع تولید استرس است. یکی از پرفشارترین پدیده های زندگی این است که فرد در سطحی زندگی کند که متناسب با قوای مالی او نباشد. در این حالت به افراد توصیه میشود که:
الف: در چارچوب توانایی مالی خودشان زندگی کنند.
ب: اهداف مالی خود را بنویسند و راه رسیدن به آنها را تعیین کنند.
ج: قبل از خریدها بااطرافیان مشورت نمایند.
د: قبل از خریدهای عمده تعمق کنند و با اطرافیان مشورت نمایند.
ه :فقط چیزهای را بخرند که به آن نیاز دارند.
ذ: با وسوسه دیگران چیزی را نخرند(فتی ،1385).
ج:تنظیم وقت:
بیشتر دانشجویان وقتی تحت فشار روحیاند، آن را اینگونه تعریف میکنند: کارهای زیادی هست که باید انجام شود و وقت هم خیلی کم است. توصیه میشود اگر همیشه احساس میکنید از برنامهریزی عقب هستید، همیشه وقت کم میآورید، همیشه سرتان شلوغ است.
محدودیتها را بسنجید. محدودیتها به انسان میگوید تا چه اندازه مسئول است، توان او چه اندازه است و به دیگران نشان میدهد که فرد مایل به انجام یا پذیرش چه چیزی است. یکی از راههای تنظیم وقت نوشتن گزارش است.
د: هدف گذاری:
به افراد توصیه میشود اهداف کوتاه مدت داشته باشند و آنها را اولویت بندی کنند.
هـ: ارزش گذاری فعالیت:
ارزش گذاری، فعالیتهایی هستند که هر فرد انجام میدهد و یکی از راههای خوب تنظیم وقت است. یک راه خوب تصمیمگیری در مورد انجام هر کاری این است که فرد از خود بپرسد « اگر من این کار را انجام دهم چه میشود؟ یکی از راههای کاهش استرس ناشی از کارهایی که بر دوش افراد است یااین که بپرسد اگر کیفیت کارم را پایین بیاورم، یا روش رسیدن به آن را تغییر دهم چه میشود؟(فتی ،1385).
د: مهارت نظم بخشی:
میتوان با استفاده از توصیههای زیر بر بینظمی غلبه کرد:
گام اول: فرد درباره آنچه میخواهد در طی دوره زمانی معین انجام دهد، فکر کند.
گام دوم: مشخص نماید که این تکالیف را چگونه انجام دهد که بیشترین کارایی را داشته باشد.
گام سوم: یادداشت کردن زمانها و میزان فعالیتهایی است که باید در چهارچوب زمانی انجام شود.
ز: تغییرنگرشها و ادراکات درونی:
نگرش یعنی برداشتهای همراه با احساسات یک فرد درباره خودش، دیگران، محیط اطراف و آینده. تغییرنگرش و داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و دیگران، محیط اطراف و آینده راهبردی اساسی برای کاهش تجربهی استرس است. برای ایجاد نگرش مثبت راهکارهای وجود دارد:
* توجه به نقاط قوت و توانمندیهای خود
* توکل کردن به خداوند
* توسعه و تعمیق باور با یاری خداوند
* استفاده از امکانات محیطی
* تلاش برای رفع نقاط ضعف خود
* طلب کمک از خلق و . . .
ط : توجه به توانایی و سلامت جسمی:
پژوهشها نشان دادهاند افرادی که از نظر جسمی و فیزیکی سالمتر هستند، بهتر در مقابل عوامل فشار زا دوام میآورند و راحتتر از منابع مقابلهای خود استفاده میکنند. عوامل اثرگذار بر سلامت جسمی را به این ترتیب میتوان مدیریت نمود:
* داشتن یک برنامه متعادل غذایی که در آن مصرف کربوهیدراتها، شکلات، نوشیدنیهای شیرین به حداقل برسد و برعکس مصرف مواد پروتئینی سبزیجات و میوه افزایش یابد.
* حذف مواد حاوی کافئین و نیکوتین
* شروع و ادامه دادن یک برنامه آمادگی جسمانی و ورزشی
* تنظیم زمان و میزان خواب و استراحت
* استفاده از روشهای آرام سازی
* تربیت دادن فعالیتهای تفریحی و فوق برنامه سالم(فتی ،1385).
2-3-10)فشار عصبی و تأثیر آن بر عملکرد:
حجم عمدهای از مطالعات انجام شده، پیرامون فشار عصبی به بررسی روابط فشار عصبی ـ عملکرد، پرداختهاند. کاملترین الگوی معتبر و مستند مربوط به فشار عصبی ـ عملکرد روابطی به شکل u دارد.
سطوح متوسط فشار عصبی که مداوماً در مدت طولانی در زمان تجربه میشوند، میتواند منجر به عملکرد پائینتری شود. فشار عصبی در اکثر محیطهای کاری در سطوح متوسط باعث تسهیل عملکرد میشود. به همان صورتی که در شکل مطرح شده است. فشار عصبی معتدل نیز میتواند پریشان کننده باشد، افرادی که آن را تجربه میکنند، ممکن است بر احساسات ناخوشایند و نامطلوب فشار عصبی تمرکز نموده و کار خویش را مورد توجه قرار ندهند. نتیجه این خواهد شد که عملکردشان آسیب خواهد دید. وقتی که عملکرد به مدت طولانی تحت فشار عصبی قرار گیرد میتواند اثرات مخربی بر سلامتی بگذارد . و همین امر میتواند عملکرد مؤثر را تحت الشعاع خویش قرار داده و به آن لطمه بزند. مطالعات زیادی نشان میدهد که به محض اینکه برانگیختگی، افزایش یافت، در آغاز عملکرد شغل، ممکن است افزایش یابد ولی در برخی نقاط شروع به افت مینماید. محل دقیق این نقطه برگشت ( انحنا)، تا حد زیادی به پیچیدگی کاری که انجام میشود بستگی دارد، هر چه میزان پیچیدگی کار بیشتر باشد در سطوح پائینتری از برانگیختگی، این کاهش در عملکرد روی خواهد داد(صادقی،1387).
]]>