واقعیت استارتاپا اینه که شما رو بیشتر از هرکی دیگری در دنیای کار و کاسبی در برابر شکست قرار میده. واقعا ۹۵ درصد استارتاپا شکست می خورن و باید این حقیقت رو سریع قبول کرد. اگه این حقیقت شما رو می ترسونه، شایدً به عنوان کارآفرین زندگی شغلی موفقی رو تجربه نمی کنین.

کارآفرینان خوب از احتمال بالقوه شکست آگاهی دارن، اما اهمیت چندانی به این موضوع نمی دن. شکست کوچیکترین ناراحتی واسه اونا جفت و جور نمی کنه چون که اونا به داشته های خود ایمان دارن. باید یادتون باشه که واسه رسیدن به موفقیت به عنوان یه کار و کاسبی، باید ترس از شکست رو بگذرونین.

خطر کنین

زندگی یه کار و کاسبی یعنی پذیرش همیشگی ریسکای حساب شده. اما شما باید در مرحله اول جربزه پذیرش این نوع خطر رو داشته باشین. خطر نامبرده می تونه ورود زودتر از موعد معمولی به بازار و یا رفتن به مقابله یه حریف قدر با یه ایده به طور کاملً تازه باشه؛ در هر صورت شما باید همیشه بتونین خطر کنین.

اگه ترس از شکست سد راه شما می شه، شایدً قادر به پذیرش اینجور ریسکایی نیستین. شما بازی تون رو بی خطر انجام میدید و زیر بار خطر بزرگی نخواهید رفت.

اما نمی تونین خطر نکنین. استارتاپایی که دست به خطر نمی زنن شایدً یا به دلیل نبود موفقیت در جذب مشتری پولشون رو از دست میدن، و یا اینکه بدون هزینه و درآمد قابل توجه فقطً گذران می کنن؛ که این، خیلی فرقی با مرگ یه کار و کاسبی نداره.

 فرهنگ گسترده شرکتی رو مورد به این موضوع دقت لازم رو به عمل بیارین

مسئولیت تموم اون چیزی که در شرکت شما میگذره بر دوش شما به عنوان رهبر اون هستش. فرهنگی که به عنوان بخشی از برندتون ازش استفاده میکردین تقریباً به طور کامل تحت اثر شما میشه. هر کاری که انجام می دید، مستقیم و غیر مستقیم بر هر کسی که واسه شرکت شما کار می کنه اثرگذاره.

به این فکر کنین که وقتی شرکتی در آستانه از دست دادن کارکنانش قرار میگیره چه اتفاقی میفته. همه می دونن که در این دوران بلاتکلیفی، احساس نگرانی و استرس رهبری کار و کاسبی به کارمندان ساده اونم سرایت می کنه. کارمندان این استرس رو درک می کنن. در صورت وجود کوچیکترین نشونه ای از ترس و نگرانی در بین مقامات بالا، اونا هم تحت اثر قرار می گیرن.

شکست پیشگیری ناپذیره

شکست بیشتر وقتا ورشکستگی و به باد رفتن تموم آرزوها و رؤیاهای فرد پیش چشمانش توصیف می شه. اما در واقعیت با احتمال خیلی کم پیش میاد که شکستا تا این حد بد باشن. شکست همیشه اتفاق می افته. شما به عنوان یه کار و کاسبی اونقدر با شکست مواجه میشین که باید بتونین بدون هیچ مشکلی از کنار شکست هاتون رد شید.

این نوشته را هم از دست ندهید :   خرید مبلمان باغی در شیراز

با این حال خیلی از صاحبان استارتاپا نمی تونن این کار رو بکنن. اونا اونقدر از شکست می ترسن که فلج می شن و نمی تونن دست به کاری بزنن. از اونجایی که بیشتر موارد شکست به شکل نبود موفقیت در انجام وظایف کوچیک درون تیمای جور واجور شرکت خود رو نشون میدن، چشم باز می کنین و می بینین هیچ کاری نمی تونین انجام بدین.

اگه زیادتر از اندازه از جریمه شدن به وسیله گوگل هول و ترس دارین، باید سئو رو کلاً از یاد ببرین. اگه از مورد پسند واقع نشدن طراحی بازاریابی تون زیادتر از اندازه ترس دارین، باید طراحی رو از یاد ببرین.

چیجوری باید بر ترس از شکست غلبه کرد؟

همونجوریکه فهمیدین، ترس از شکست می تونه شرکت شما رو به خاک مشکی بنشاند. با این وجود، حتی ترسو ترین افراد هم می تونن بر ترس خود از شکست پیروز شدن.

اول از همه باید به عنوان یه حقیقت با پیشگیری ناپذیر بودن شکست کنار بیایید. مرحله پذیرش این حقیقت، اولین قدمیه که باید برداشت. بعد، باید از پوسته امن خود خارج شید و روبرو شدن با شکست و احساس به وجود اومده به وسیله اونو تجربه کنین. وقتی کسی از حیوان خاصی هول و ترس داره، اولین چیزی که روانشناس به اون پیشنهاد می کنه اینه که با اون حیوان تماس برقرار کنه. فرد مورد نظر باید حیوان یادشده رو لمس کنه و با اون تعامل داشته باشه.

شرکت شمام همینطوره. باید از محدوده امنیت خود خارج شید و بارها شکست رو تجربه کنین. کاری انجام بدین که احتمال موفقیت در اون کم باشه. البته نباید بی فکر دست به اقدامی بزنین، اما هرچه به واسطه تلاشای بیشتر، شکستای بیشتری رو تجربه کنین، ترس شما از اونم کمتر می شه. در واقع به استقبال شکست رفتن، بخش بزرگی از جهش به سمت موفقیت رو تشکیل میده.

سخن آخر

شکست چیز خوبیه چون به معنی آزمودن راه های تازه س و فرصتی عالی واسه درس گرفتن و رشد بهتون میده. اگه بتونین از راه همیشگی خود خارج شید و خطر کنین، با احتمالِ پیش نرفتن شرایط بر وفق مراد هم احساس راحتی بیشتری دارین و این در کل چیز خوبیه.

وقتی یاد بگیرین چیجوری بر شکست پیروز شدین، از بند ترسای خود رها میشین و قدمای سازنده تری بر دارین.