کلمه توریست از زمانی پدید آمد که افراد طبقه متوسط به مسافران طبقه اشراف پیوستند. کلمه تور در قرن هجدهم به وسیله همگان پذیرفته شد. در آن زمان هر چند توریسم بیشتر در میان طبقات بالای اجتماع و مردم تحصیل کرده رواج داشت، با این وجود در اصل حرکتی فرهنگی محسوب می شد. توریست های اولیه با وجود اینکه در تور بزرگ (گرند تور اروپا) شرکت می کردند، بیشتر مسافر بودند تا توریست. کلمات توریست و توریسم اولین بار به صورت رسمی در سال 1937 توسط اتحادیه ملل استفاده شد، ولی صنعت توریسم بسیار قدیمی تر از آن است. جرج سوم پادشاه بریتانیا به عنوان اولین توریست شناخته می شود، وی هرگاه بیمار می شد تعطیلات اش را در سواحل شهر ویموث می گذراند. توریسم به معنی کنونی آن تا قرن نوزدهم پیشرفتی نداشت. بیشتر سفرهای تفریحی بود که امروز شاخه وسیعی از صنعت توریسم را تشکیل می دهد. در واقع سفر تفریحی به دلایل اجتماعی ساخته و پرداخته انگلیسی ها بود. صنعت توریسم به سرعت در اوائل دوران سلطنت ملکه ویکتوریا توسعه یافت. با صدور اعلامیه بانک تعطیلات در سال 1871 برای اولین بار حق قانونی کارگران برای رفتن به تعطیلات تصویب شد. در اصل جامعه صنعتی اولین جامعه ای بود که زمانی را برای تفریح به مردم عرضه کرد. در ابتدا این حرکت توسط طبقه متوسط که در حال رشد و افزایش بودند حمایت شد، کسانی که می توانستند مرخصی کاری بگیرند و استطاعت مالی برای مسافرت رفتن را داشتند. جهانگردی در قرون گذشته امتیاز ویژه ای برای تعداد انگشت شماری از مردم ( طبقه اشراف) به حساب می آمد. در واقع اختراع ماشین بخار و به راه افتادن خطوط راه آهن موجب شد تا این امتیاز از انحصار اشراف خارج شده و طبقه گسترده تری را دربرگیرد. پیشرفت واقعی این پدیده با توسعه وسایط نقلیه موتوری، حمل و نقل زمینی، دریایی و هوایی و گسترش راه ها و جاده ها صورت گرفت. انگلستان که اولین کشور صنعتی اروپایی بود این حق را نه فقط به طبقه کارگر بلکه به دارندگان دستگاه های تولیدی، معدودی از اغنیاء و ثروتمندان، کارخانه دارها، بازرگانان و طبقه متوسط جدید داد تا از اوقات فراغت استفاده کرده و از حقوق و مزایای قانونی نیز برخوردار شوند. توریست ها بیش از هر چیز به طبیعت و فرهنگ مقصد خود علاقه نشان می دهند. دیدن مناظر طبیعی، بناها و ساختمان های معروف، آثار هنرمندان باستان و معاصر، آشنایی با آداب و رسوم ملل مختلف، تماشا و شرکت در مراسم مذهبی، آموختن زبان های جدید و چشیدن غذاهای متفاوت از جمله موارد و عللی هستند که افراد را برای مسافرت به شهر یا کشوری دیگر ترغیب می کند. ناگفته نماند که امروزه بسیاری از سفرها نیز به دلایل خاصی چون حضور در المپیادهای علمی، مسابقات ورزشی و شرکت در نمایشگاه های مختلفی که با انگیزه های اقتصادی، پزشکی و… برپا می شود، صورت می گیرد. توریسم بین المللی با توسعه خطوط هوایی شکل گرفت؛ البته توریسم جمعی تا زمانی که آموختن زبان های مختلف و پیشرفت وضعیت اقتصادی پدید نیامده بود توسعه چندانی نیافت. در حال حاضر در کشورهای پیشرفته توریسم تبدیل به صنعتی بسیار پول ساز شده و به سرعت در حال افزایش است(وفاق، 2007).

تاریخچه گردشگری در ایران

جهانگردی و گردشگری از دیرباز در ایران رونق داشته و آمد و شد خاورشناسان وجود کاروانسراها، چاپارخانه های قدیمی و راه های ارتباطی گسترده دلیل این مدعاست. در دوره های متفاوت و در حکومت های مختلف از جمله هخامنشیان، سلوکیان و… به این مسئله بر اساس شرایط گوناگون توجه شده است. در زمان صفویه یکی از درخشان ترین دوران سیاحت در ایران رقم خورد که مهمترین عوامل توسعه، امنیت، راه های ارتباطی مناسب و تاسیسات متعدد بوده که موجب جلب سیاحان به ایران شده است.در سال 1314 شمسی برای اولین بار در وزارت داخله (کشور) اداره ای به نام «اداره جلب سیاحان خارجی و تبلیغات» تاسیس شد و انجام امور مربوط به جهانگردی کشور بر عهده آن اداره محول شد.در سال1319 شمسی نخستین آژانس جهانگردی ایران در تهران تاسیس شد و در سال1340 نیز شورای عالی جهانگردی مرکب از 12 نفر از نمایندگان وزارتخانه ها و موسسات دولتی و 3 نفر از اشخاص مطلع و کارشناس در امر گردشگری و جهانگردی به موجب تصویب هیأت وزیران وقت تشکیل شد. در سال 1357 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی وزارت اطلاعات و جهانگردی به وزارت ارشاد ملی و سپس به وزارت ارشاد اسلامی تغییر نام داد و حوزه معاونت جهانگردی این وزارتخانه سرپرستی امور جهانگردی کشور را به عهده گرفت. در سال 1376 با ادغام حوزه معاونت سیاحتی و زیارتی و سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان ایرانگردی و جهانگردی به وجود آمد که تا اوایل سال 1383 فعالیت داشت.سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از ادغام دو سازمان ایرانگردی و جهانگردی و سازمان میراث فرهنگی به وجود آمد و بعدها سازمان صنایع دستی نیز به آن اضافه شد که هم اکنون فعالیت خود را ادامه می دهد(وفاق، 2007).

]]>