1. ۱٫ ۲٫ دیدگاه علامه بلاغی &

از موارد وشیوه تعامل علامه باروایات در آثار ایشان می توان چنین برداشت نمود که ایشان خبرواحد را علاوه بر فقه، در غیرفقه وتفسیر نیز حجت دانسته و از آن بهره برده است. از قرائن این ادعا موارد زیر است:
علامه بلاغی گاهی مستقیما مطلب را از آیه ومستند به روایت می نماید.
درداوری های بین اقوال، قولی را ترجیح می دهد، با استناد به روایت.
دیگر اینکه گاهی مطلبی را در ذیل آیه ای از روایت استفاده می کند، مطلبی منحصر مانند تفسیر ایشان از «السلم» در تفسیر آیه ۲۰۸ بقره: ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً﴾ ؛ علامه تمام اقوال در تفسیر «السلم» را رد کرده است وفقط معنایی را می پذیرد که روایات معصومین بدان دلالت می کند؛ ونه حتی آیه به آیه.
بخش سوم:
بررسی چگونگی تعامل علامه بلاغی با سنّت در مقایسه با المیزان

  1. ۳٫ فصل اول: اشاره به چگونگی کاربرد روایات در تفسیر آلا‌ءالرحمن
  2. ۱٫ ۳٫ اشاره به اجماع فریقین

گاهی علامه بلاغی برای شرح و مقصود آیه بدون اشاره به متن یا سند خاص حدیثی، تنها به صورت عام و مجمل به وجود احادیث فریقین درخصوص آیه اشاره می‌نماید و در خلال بحث خویش از مضمون احادیث ایشان بهره می‌برد. به طور مثال آیات ۲۲۷ـ۲۲۶ـ۲۳۰ سوره‌ی مبارکه‌ی بقره . به نظر می‌رسد این شیوه‌ی علامه عموماً در ارتباط با‌ آیات احکام باشد.
«… وعلی هذا کله جاءت أحادیث الفریقین.»[۸۲]
«… وقد ثبت فی السنه من طریق الفریقین… .»[۸۳]

برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید.

  1. ۱٫ ۳٫ اشاره به اختلاف روایات بدون ذکر آنها

در برخی موارد که آیات از روایات زیادی برخوردار هستند و روایات وارده در آن مباحث، زیاد می‌باشد، علامه از ذکر آنها خودداری نموده و به اختلاف وگوناگونی آنها اشاره کرده و در موارد لازم، بحث را به مباحث فقهی موکول می‌نماید. همچون آیه‌ی ۲۲۱ سوره بقره:
«… وقد اختلفت الروایات فی هذا الشأن وتحریر الکلام فی ذلک موکول الی مباحث الفقه.»[۸۴]

  1. ۱٫ ۳٫ اشاره به حدیث اهل‌سنت
این نوشته را هم از دست ندهید :   ۳۳ دلیل برای ورزش و تحرک در دوران بارداری

گاهی اوقات علامه بلاغی برای توضیح آیه‌ای تنها به روایتی از اهل‌سنت اشاره می‌نماید و از احادیث شیعه استفاده نمی‌نماید و البته در انتهای بحث و بررسی خویش راجع به آیه و روایت، نتیجه‌ی اصلی بحث را به خداوند ارجاع می‌دهد ومراد قطعی آیه را صراحتاً بیان نمی‌دارد. مانند آیه‌ی ۲۱۲ سوره بقره:
«… کما ورد فی الحدیث المستفیض المروی فی صحاح اهل‌السنه وغیرها عن رسول الله |… الله هو العالم بالمراد.»[۸۵]

  1. ۱٫ ۳٫ کاربرد روایات همراه با سند

در تفسیر برخی آیات، علامه بلاغی از روایاتی استفاده نموده است که سند آنها را نیز تا حدی اعتبارسنجی نموده و نقل می‌نماید. درواقع برای توضیح و شرح اکثر آیه و یا صرفاً از این نوع روایات و به این شیوه بهره جسته است. و از کاربرد روایات بدون بررسی سندی یا تنها مضمون روایات، خودداری نموده است.
به طور مثال از این قبیل شیوه‌ی علامه می‌توان در آیات ذیل مشاهده نمود:
۳۰ـ ۳۱ـ ۷۶ـ ۸۳ـ ۱۲۱ـ ۱۳۶ـ ۱۳۸ـ ۱۸۳ـ ۱۸۹ـ ۲۰۱ـ ۲۰۵ـ ۲۳۵ـ ۲۳۹ـ ۲۴۵ـ ۲۸۳ سوره مبارکه بقره.
«… روی الصدوق فی معانی الاخبار فی الصحیح عن الخزار والعیاشی عن علی بن عمار عن الصادق ×: «لما نزل… .»[۸۶]
«… روی الصدوق بسندین معتبرین عن الصادق ×: “انّ… .”»[۸۷]
«… روی فی الکافی بسند معتبر عن الصادق × فی قوله تعالی… قال: “قولوا…” وروی ابن بابویه بسند معتبر عن الباقر ×: “قولوا…” .»[۸۸]
«وعن محاسن البرقی مسندا والعیاشی مرفوعا عن جابر عن الباقر × فی قوله:… قال ×: “ان یؤتی الامر…” .»[۸۹]
«… وعن الکافی باسناد عن سدیر عن ابی جعفر: “ان اولاد یعقوب …” ونحوه عن العیاشی.»[۹۰]

  1. ۱٫ ۳٫ اشاره کلی به روایات اهل‌بیت ^