و مالی
و مالی
و مالی
مورد نیاز
۲-۲-۱۰- بودجه بندی دستوری
بودجه نویسی ابزار یا وسیله ای برای برنامه ریزی، هماهنگ کردن امور، ایجاد انگیزه، اعمال کنترل و ارزیابی عملکرد است. بودجه بندی از وظایف مدیران و بودجه، ابزاری برای کنترل، ایجاد انگیزه و ارزیابی عملکرد است. مطالعات زیادی نشان می دهند که مشارکت کارکنان سطوح مختلف در تهیه بودجه، موجبات بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف سازمانی را فراهم می آورد .فرایند بودجه نویسی می تواند مسیر رو به پایین یا مسیر رو به بالا بپیماید. اگر فرایند بودجه بندی مسیر رو به پایین بپیماید، مدیریت برای کل سازمان (از جمله برای سطوح پایین تر) بودجه ها را تعیین می کند. اغلب این روش را “بودجه بندی دستوری” می نامند. از سوی دیگر فرایند “بودجه بندی مشارکتی “مسیر رو به بالا می پیماید و ایجاب می کند افرادی که از این بودجه متأثر می شوند، از جمله کارکنان رده های پایین تر در فرایند تهیه بودجه مشارکت جویند مشارکت انگیزش را نیرومند می سازد، زیرا کارکنان احساس می کنند مورد پذیرش بیشتر هستند و در کارهای آن درگیرند. از این راه احساس احترام به خود، رضایت شغلی و همکاری با مدیریت می تواند بهبود یابد. پیامدهای مشارکت اغلب در قالب کاهش تعارض و فشار عصبی در کار، تعهد و دلبستگی بیشتر به هدف ها و پذیرش بهتر از دگرگونی ها پدیدار می شود (رجبی وهمکاران، ۱۳۹۳).
۲-۲- ۱۱- مفهوم مشارکت در بودجه بندی
عموماً مشارکت در بودجهبندی به گسترهای برمیگردد که زیر دستان در آمادهسازی بودجه و تأثیر بر اهداف بودجه مشارکت داردند. (میلانی ۱۹۷۵) و شیلدس (۱۹۹۸) مفهوم را همچون فرایندهایی که مدیر با آن درگیر است و در تعیین بودجهاش مؤثر است، تعریف میشود. در هر دو تعاریف، دو بعد از مشارکت را در بردارند: فرصتی برای ایجاد ورودی در بودجهبندی (یعنی نظر) و توانایی تأثیر بر بودجه نهایی (یعنی انتخاب). به نظر به فرایندهای کنترل و انتخاب شامل اختیار تصمیم است که تأثیرات مثبتی بر نگرشهای زیردستان (مرئوسان) و رفتار آنان دارد (Nahartyo,2013).
مطابق بامیلانی[۲۲] (۱۹۷۵)، مشارکت مفهومی است که برای توصیف حوزه ای که در آن تابع یا مرئوس مجاز به انتخاب دوره های شخصی عمل و رفتارش است. مشارکت بودجه بعنوان مهندسی در نظر گرفته می شود که در آن مدیران در ایجاد بودجه و نفوذ فرآیند مربوط بدان در طول پیامد فرآیندهای تصمیم گیری مشارکت می کنند نه تنها سبب ارزش بیشتر آن می شود بلکه بعنوان عامل انگیزه برای مرئوسین در راستای برآورد اهداف مدیریتی معین می باشد Zainuddin & Isa,2011)).
برانل[۲۳](۱۹۸۲)مشارکت بودجه را به عنوان میزان نفوذ زیردستان و دخالت آنها در تنظیم بودجه تعریف می کند. بودجه بندی مشارکتی، تعدادی از مزایای بالقوه را برای سازمان هایی که چنین رویکردی را اتخاذ می کنند ارائه می دهد. مشارکت بودجه برای زیردستان، دربخش های مختلف یک شرکت خاص, بعنوان یک واسطه عمل کرده و به بحث، تبادل و جمع آوری اطلاعات مربوط به شغل واطلاعات برای کمک به فرایند تصمیم گیری(نوری وپارکر، ۱۹۹۸ موری، ۱۹۹۰)می پردازد. بنابراین،آن ها می توانند هماهنگی و ارتباط بین مدیران را تشویق نموده و درک بیشتری از اهداف سازمانی را ترویج دهند. دقت برآورد بودجه نیز ممکن است به دلیل آماده سازی بودجه توسط افراد نزدیک به عملیات افزایش یابد. آرگریس[۲۴](۱۹۵۳) اشاره کرد که افزایش مشارکت در بودجه به سازمان برای به دست آوردن میزان پذیرفته شده بودجه کمک می کند. مشارکت بودجه نیز به افزایش انگیزه ونگرش کاری کارکنان، رسیدن به تعهد به هدف سطوح بالاتر از مدیران سطح پایین تر و بهبود تقارن اطلاعات بین مدیریت ارشد و مدیریت سطح پایین، کمک می کندminai et all,2014) ).
کرن[۲۵] (Kren) بیان داشت که مشارکت در بودجه بندی منجر به افزایش اطلاعات در دسترس کارمندان شده، این عامل منجر به افزایش کارایی مدیران می شود. او همچنین بیان کرد که با افزایش ناپایداری و نوسان در محیط سازمان ، آثار مثبت عملکردی مشارکت در بودجه بندی افزایش می یابد میا (Mia) دریافت. عملکرد و مشارکت در بودجه بندی به وسیله سختی شغل تعدیل می شود ( توکلی محمدی و همکاران، ۱۳۸۶).
بودجه بندی مشارکتی می تواند موجب افزایش توانمندی ها، مشارکت گروه های حاشیه، تخصیص بهتر و کاراتر بودجه ها، استفاده مناسب تر از منابع، اثر بخشی سیاست های مالی و…. شود. به عبارتی دیگر این روش برای ذینفعان این فرصت را فراهم می آورد که در فرآیند تصمیم گیری و در زمینه ی هزینه ها و بودجه ها مشارکت داشته باشند. این روش هم چنین دارای پتانسیل بسیار بالایی برای بخش تحقیق و ترویج در سازمان است .( Sintomer,2008)
۲-۲-۱۲- مزیت مشارکت در بودجهبندی
مشارکت بودجهبندی (بامبانگ سارجیتو و اسماد ماتاهر ۲۰۰۷:۳)[۲۶] با همچون یک فرایندی در سازمانهاست که مدیران را در تعیین اهداف بودجه که مسئولیت آن با مدیران است، درگیر میکند. مشارکت مزایای زیادی برای سازمان دارد و تقریباً از تحقیق مشارکت ناشی شدهاست. مشارکت تأثیر مثبتی بر نگرشهای کارمندان، افزایش کیفیت و کمیت محصول و افزایش هماهنگی و همکاری میان مدیران را نشان دادهاست. مشارکت در بودجه بخش عمومی همگانی میان قوه مجریه و قانونگذاری و عموم با یکدیگر در بودجه ریزی کار میکنند رخ میدهد. بودجهای که توسط رئیس ناحیه از میان طرحهای کاری واحدها ایجاد شدهبود، به بخش اصلی تحویل میشود و به رئیس ناحیه پیشنهاد شد. و سپس مشترکاً با DRRD یک بودجه ای جمعبندی شده که مطابق با مقررات محلی مناسب ایجاد شدهاست. فرایندهای بودجهبندی با نگرش عملکرد در کپمنداگری شامل رهنمود طرح (draft gvidrline) بودجه میباشد که ماردسیامو[۲۷] (۲۰۰۱) بیان داشت که بودجه با نگرش عملکرد یک سیستم بودجهای است که دستیابی به نتایج عملکرد یا خروجی هزینه اختصاص یافته نقشه را ترویج کرده و یا یک ورودی تعریف شده است و توسط تیم بودجه اجرایی با واحدهای سازمانی منطقه اجرا شدهاستMurdayanti et al,2013) ).
مشارکت بودجهبندی یکی از عوامل کنترل بودجهبندی است. همانگونه که اسچیف و لوین[۲۸] (۱۹۷۰) گزارش دادن، با توجه به نقش بودجههای مالی در فرایندهای کنترل و برنامهریزی مشترک، زمانی که بودجههای مالی اسناد برنامهریزی هستند، بطور گستردهای در سنجش عملکرد سیستم کنترل فهم هستند. این نویسندگان مشارکت بودجهبندی را به عنوان فرایندهایی که مدیران در بودجهبندی دخیل هستند و تأثیری بر مجموعه اهداف بودجهبندی دارند.، تعریف کردند. آنان بیشتر کنترل بودجهبندی مشارکتی را به عنوان پاسخ به نیاز سازمانهای عمومی برای بدستآوردن درک محیطشان توصیف کردند. کنترل بودجهبندی مشارکتی در حل مشکل کمک میکند و اهمیت بیشتر آن ترویج اطلاعات مشترک میان سطوح اجرایی و افزایش عملکرد در بخش عمومی سازمانهاست (Olabode et al,2012).
مشارکت در تصمیم بودجه بودجه بندی سبب ارتباط و موافقت هدف مالی سازمانی می شود. با اهداف مشخص، اقدام و عمل کارمندان در جهت دستیابی به هدف سازمانی، سازنده خواهد بود .از طریق مشارکت، ممکن است که مرئوسین فرصت ارائه اطلاعات اساسی در خصوص نیازمندیهای وظیفه را داشته باشند. مرئوسین بطور معمول به خوبی آشنا با محیط کاری و مافوق هستند. همچنین با ارتباط مرئوسین درفرآیند تصمیم گیری، مافوقین قادر به تصمیم گیری بهتر هدف بودجه هستند که به نوبه خود کارمندان را تحریک به دستیابی بودجه می نمایند. تعدادی از مطالعات موجود به ارتباط مثبت بین مشارکت و انگیزه پی برند (بعنوان مثال، هوفستد ۱۹۶۸؛ کنیس ۱۹۷۹؛ موچانت ۱۹۸۱؛ سیر فوس و مونکا ۱۹۷۳). هرچند برونل و ام سی انیس (۱۹۸۶) به چیزهای دیگری پی بردند و پیشنهاد می کنند که ارتباط بین مشارکت بودجه و انگیزه می تواند آن را هدایت و رهبری نماید و ممکن است که از طریق عدالت روندی غیر مستقیم عمل نمایند Zainuddin & Isa,2011)).
۲-۲-۱۳- نقش کارکنان در مشارکت بودجه بندی
هارتر[۲۹] (۲۰۰۹) مشارکت را احساس تعلق و اشتیاق به کار تعریف می کند. در مشارکت، کارکنان قابلیت های کاری خود را به صورت فیزیکی، شناختی و احساسی در میزان کیفیت عملکرد شان نشان می دهند. درک رابطه میان میزان مشارکت وتأثیر آن بر عملکرد باعث گردیده که پژوهشگران به طور طبیعی به استراتژی هایی که افزایش سطح مشارکت را به همراه دارند، توجه بیشتری داشته باشند. تحقیقات نشان می دهد، بسیاری از سازمان ها، کارکنان، با توجه به میزان قدرت آنان در محیط کاری و براساس یک برنامه سالیانه ارزیابی می گردند و مشارکت آنان گویا تحت تدثیر تعاملات روز مره گروهی با مدیران و همکاران آنها در سطح عملیاتی است. مطالعات سالهای اخیر نشان می دهد که انحراف معیار کارهای گروهی از دیدگاه گالوپ فاصله داشته است. به نظر می رسد که بیشترین که بیشترین نتایج عملکرد در محیط هایی ست که افراد به هم نزدیک ترند. از این رو، مدیران سرپرست می بایست به ایجاد محیطی مبادرت کنند که کارکنان درآن به صورت گروهی فعالیت نموده و عملکرد آنان به صورت هم افزا از توان یک دیگر بهره مند شده باشند (سلطانی و همکاران، ۱۳۹۳).
مشارکت کارمندان، موضوع مهمی در پژوهش حسابداری مدیریتی محسوب می شود. اکثر مطالعات، مشارکت بودجه ای رامورد بررسی قرار می دهند: میزان تاثیر مدیر تابعه برای تنظیم بودجه واحدش. درفوس[۳۰] (۲۰۰۹) روش متا آنالیز را مورد اجرا قرار داده و ۱۱ پیامد مثبت بودجه بندی مشارکتی را تشخیص داد که در تمامی این نمونه ها تعمیم داده می شود (بطور مثال اثر مثبت مشارکت بودجه ای در ارتباط با سودمندی بودجه).
با این حال مشارکت کارمندان می تواند فراتر از تنظیم اهداف بودجه ای فی نفسه عمل کند که به نوبه خود فرآیند لازم برای توسعه و اجرای حسابداری مدیریت گستردش داده و هدف ازمطالعه، ارائه توضیحات کلی چرایی ارتباط مشارکت PM در راستای ابتکارات کارمندان با بررسی ۳ متغیر میانی مهم همزمان می باشد (Groen et al,2012).
رشد و بقای هر سازمان می تواند تا اندازه ای به کیفیت منابع انسانی آن بستگی داشته باشد. اگر دریک سازمان، کارمندان، کار خود را نه به دلیل ماهیت کار و محیط سازمانی، بلکه به دلیل رفتار مدیر مستقیم خود ترک کنند به نظر می رسد، اولویت تغییر در شرایط حاکم اقتضا می نماید که سازمان انرژی خود را بر تربیت مدیرانی که توانایی ایجاد فرهنگ قوی کار گروهی دارند، متمرکز نموده و توانایی هدایت کارمندان برای رسیدن به موفقیت را درسازمان تقویت کنند. محیط مناسب کاری، معمولا به وسیله میزان مشارکت کارمندان شناسایی می شود. همچنان که هارترمشارکت را احساس تعلق واشتیاق به کار تعریف می کند. در مشارکت، کارکنان قابلیت های کاری خود را را به صورت فیزیکی، شناختی و احساسی در میزان کیفیت عملکرد شان نشان می دهند. مشارکت را می توان از بعد دیگری نیز تعریف کرد: مشارکت در نظر گرفتن حالت مثبت ذهنی است که به صورت قدرت، فداکاری ، و جذب و شیفتگی نمود پیدامی کند (سلطانی و همکاران، ۱۳۹۳).
۲-۲-۱۴- نقش مدیران در مشارکت بودجه
حسینی (۱۳۸۹) در بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم مشارکت در تهیه بودجه بر عملکرد مدیران، ابتدا به بررسی تأثیر مشارکت مدیران در بودجه بر عملکرد مدیران (تأثیر مستقیم) و سپس بررسی این ارتباط به واسطه متغیرهای رضایت شغلی و اطلاعات شغلی (تأثیر غیرمستقیم) پرداخت واظهار کرد مشارکت مدیران در تدوین بودجه یک عامل انگیزشی است تا از این طریق عملکرد آنها بهبودیابد. نتایج پژوهش او نشان دادکه افزایش مشارکت مدیران شرکت های دولتی (به صورت مستقیم و( غیرمستقیم) سبب بهبود عملکرد آنان می شود.
نوری و پارکر[۳۱] (۱۹۹۸) استدلال نمودند که ترخیص توابع مشارکت در فرآیند تنظیم بودجه می تواند منجر به افشای اطلاعات شخصی شود که بطور واقع بینانه تر طراحی و از جمله بودجه دقیقی به شمار می روند. این مزیت مشارکت بودجه که توسط شاه[۳۲] (۲۰۰۷) به اشتراک گذاشته شده روشن می کند که مشارکت کارمندان و پرسنل در فرآیند بودجه بندی سبب هم ترازی اهداف احزاب مختلف می شود ۲۰۱۴) (Owusu, et al,.
زینالدین و راهانا[۳۳](۲۰۱۱) با بررسی مطالعات رابطه بین مشارکت در بودجه بندی و عملکرد اظهار داشتند یافته های متناقض، محققان را به منظور بررسی وجود متغیرهای واسطه در ارتباط بین مشارکت در بودجه بندی و عملکرد مدیریتی تشویق کرد. آنها مدلی از بودجه بندی مشارکتی را که با انگیزش و عدالت ترکیب شده بود، ارائه کردند. لوکمن میا [۳۴](۱۹۹۸)تأثیر مشارکت در بودجه بندی را بر عملکرد مدیریتی بررسی کرد. نتایج نشان داد مشارکت در بودجه بندی در مورد مدیرانی که نگرش یا انگیزه مطلوبتر دارند، با بهبود عملکرد همراه است، درحالی که مشارکت مدیرانی که نگرش یا انگیزه نامطلوبی داشتند، با عملکرد مختل شده همراه بود (رجبی وهمکاران، ۱۳۹۳).
مشارکت بودجه به مرئوسین این فرصت را داده تا در تنظیم اهداف تجارتی مشارکت نمایند و دارای درجه ای از تاثیرگذاری برروی مشارکت بودجه ای باشند که نقش ارتباطی شدید را بین اعضای سازمانی ازقبیل مدیریت خط، کارمندان و اتحادیه تجاری به خدمت می گیرد. با استفاده از چنین نظریه رفتاری در این مطالعه ، ما پیش بینی می کنیم که مدیران واحد تجارتی به احتمال زیاد از بودجه در محیط روابط صنعتی پرخطر استفاده می کنند، البته در شرایطی که با تنظیم اهداف بودجه ای تاسیساتشان در ارتباط باشند(Hoque et all,2007).
۲-۲-۱۵- کارکردهای مشارکت در بودجه بندی
مشارکت امکان دستیابی به اطلاعات و داده های کمی واقعی تر را فراهم می کند
مشارکت زمینه ساز دستیابی و تحلیل اطلاعات کیفی پیرامون خواست ها، تمایلات و مسائل اساسی اجتماعی خواهد بود
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |