بنابراین مدیریت مشارکتی را میتوان در چند جمله زیر خلاصه کرد:
جمعآوری اطلاعات از طریق بسیج نمودن اندیشهها
شکوفا کردن استعدادها و خلاقیت ها
کسب رضایت روحی برای پیشبرد و گسترش اهداف
بهبود کیفیت
افزایش بازدهی و کاهش هزینه
تولید و ارائه خدمات با کیفیت مرغوبتر
۲-۲۳-۴- اهداف نظام مدیریت مشارکتی
۲-۲۳-۴-۱- کاهش ضایعات و بهبود کیفیت از طریق
ایجاد محیط مناسب برای مدیریت سازمان، همچنین ایجاد انگیزه مادی و معنوی در کارکنان برای ابزار خلاقیت های نهفته ذهنی
ارتقا کارایی کارکنان
افزایش رشد اقتصادی و سودآوری آن
تقویت روحیه افراد
کاهش تنش ها
تقویت احساس داشتن نقش موثر در پیشبرد اهداف
برقراری ارتباط موثر و سازنده بین ردههای مختلف
افزایش تحرک و کارایی
بهبود رفتار شخصی افراد سازمان
۲-۲۳-۴-۲- تعارض شغلی
اگر شخص در محیط کار خود با وظایف یا نیازهایی مواجه شود که واقعاً علاقهای نسبت به انجام آنها نداشته ویا اینکه قبلاً تصوری ازانجام آن کارهادرذهن نداشته باشد.متداولترین مورد در این زمینه هنگامی دیده میشودکه فرد بین دو گروه مختلف که دوخواست ودو هدف متفاوت دارند واقع شود وبه دوسو کشیده شود و یا در شرایطی قرارگیردکه بین خواستهها و انتظاراتی که از وی میرود تعارض وجود داشته باشد.افرادی که به مشاغل اداری وتخصصی اشتغال دارند بیشتر از بقیه در معرض این فشارها قرار داشته و آسیبپذیرترند.
۲-۲۳-۴-۳- مسئولیت
موجب استرس است و به نحو چشمگیری به افسردگی، اضطراب و روانپریشی منجر میشود. هر چه میزان مسئولیت فرد در مقابل دیگران بیشتر شود وی باید دقت و زمان بیشتری را در واکنش و برخورد با سایرین صرف کند ودر نتیجه استرس نیز بیشترخواهد شد. مسئولیت افراد به میزان قابل توجهی با سیگار کشیدن، فشارخون و میزان کلسترول خون در ارتباط است. خطر ابتلا به بیماریهای مختلف جسمانی و روانی به افرادی که مسئولیتی را در قبال اشیا برعهده دارند به مراتب کمتر است.
۲-۲۳-۴-۴- روابط با مافوق
درشرایطی که کارکنان رئیس خود رافردی با فکر و ملاحظه کار احساس میکنند روابط دوستانهای ایجاد میشودکه براساس اعتماد متقابل،احترام و صمیمیت بوده، موجب عدم بروز استرس برکارکنان خواهدشد کارکنانی که احساس کنندرئیس مراعات آنها را نمیکند ونسبت به منافع آنها بیتفاوت است تحت استرس بوده و بیشتر در معرض اختلال روانی هستند.
۲-۲۳-۴-۵- روابط با زیردستان
دعوت به تقسیم کار ومشارکت میتوانددربرخی ازمدیران موجب بروزاسترس ازجمله احساس تنفرو اضطراب گردد. برخی از عوامل در بروز این پدیده سهیم هستند که مهمترین آنها عبارتند از:
ناهماهنگی و ناهمسانی توانائی های فردی با توقعاتی که از او میرود.
ممکن است وی درمعرض تعارض روانی قرارگیردمثلاً درجزییترین کارهادخالت کند و هم انتظار مشارکت و تقسیم کار داشته باشد.
۲-۲۳-۴-۶- روابط با همکاران
نبودن روابط خوب بین همکاران عامل اساسی و محور بیاعتمادی، عدم صمیمت و رقابت ناسالم یکی از عوامل مهم موجداسترس است.روابط سالم میتواندعلاوه برسلامت روانی باعث تعادل میزان کورتیزول کاهش فشار خون و میزان مصرف دخانیات گردد.
۲-۲۳-۴-۷- عدم امنیت شغلی
درشرایط فعلی دنیا هیچ شغلی دائمی نیست وحفظ شغل و بقا آن بستگی به میزان فعالیت خود فرددارد ولی عدم آگاهی ازاین موضوع موجب ترس از کنار گذاشته شدن (لغو یا اتمام قرارداد موقت) و بازنشستگی یکی ازفشارهای روانی است. چنین حالتی موجب میشودفرد قبل از آنکه بطور طبیعی از کار بازنشسته شود احساس فرسودگی و کسالت روحی کند. ترس از تنزل مقام یا کنار گذاشته شدن در افرادی که میدانند به مدارج بالا و بالاترین سطح پیشرفت درکار خود رسیدهاند بسیار شدیدتر است.این افراد به پرکاری میپردازند تا همچنان خود را در اوج نگه دارندودرعین حال میکوشند عدم احساس امنیت شغلی را مخفی کنند و بدین ترتیب بیش از پیش در معرض استرس قرار میگیرند. (سعیدی، ۱۳۸۰)
۲-۲۳-۵- انواع مشارکت
در یک طبقهبندی، انواع مشارکت به صورت زیر تقسیم شده است:
مشارکت ابزاری: در این نوع مشارکت انسانها به صورت یک ابزار ملاحظه میشوند. این نگرش بدون توجه به مبانی انسانی و فرهنگ افراد، صرفاً به انسان با دیدی اقتصادی و مادی توجه میکند.
مشارکت تحمیل شده: این نوع مشارکت که توسط نخبگان جامعه و در سطوح سازمانی توسط مدیران ارشد هدایت میشود به صورت برنامهریزی شده و هدایت شده افراد را در اداره امور سهیم میسازد.روشی که درکشورهای سوسیالیستی اعمال میشد،که ازآن بعنوان مشارکت تَبَعی نیز یاد میکنند.
مشارکت توسعهای: این نوع مشارکت فرآیندی است: اجتماعی، یکپارچه، جامع، پویا، همبسته، مکمل، چندبُعدی و چند فرهنگی؛ به عبارت دیگر، مشارکت توسعهای خواهان مشارکت همه افراد در ساماندهی جامعه است. در مشارکت توسعهای به نیازهای عالیه انسانی توجه میشود.
۲-۲۳-۶- پیش شرطهای لازم برای مشارکت کارکنان
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |