قاتلین سریالی در طول صدها سال از زمان حضور آدم روی این کره خاکی حضور داشتن. این هیولاهای درنده خود که در میان ما بوده و در کمین طعمه های خود می شینن مایه وحشت فراوون و البته کنجکاوی وسف ناپذیری هستن. آدمای معمولی نمی تونن رفتارای وحشیانه و ترسناک این قاتلین سریالی، دیدگاه متفاوت اونا به اعمال درست و نادرست، نبود توانایی اونا واسه تاسف خوردن در مورد جانایی که به ناحق می گیرن و خونواده هایی که نابود می کنن و البته اشتیاق غیرقابل باور اونا به خونریزی رو درک کنه.
این وسط بعضی از قاتلین سریالی پا رو از اینم بالاتر گذاشته و عملی شنیع تر و غیر قابل بخشش تر رو مرتکب می شن: آدمخواری.

این قاتلین خوفناک خون و گوشت قربانیان خود رو به دلیلای زیادی می خورن. هر کدوم از اونا واسه این کار دلایل زیادی دارن؛ بعضی واسه این که قربانیانشان رو همیشه همراه خود داشته باشن دست به این کار میزنن و یه سریای دیگه هم واسه این که واسه خرید گوشت هزینه نکنن به خوردن گوشت قربانیان روی میارن. دلیل هر چی که باشه نمیشه این اندازه از سنگدلی و بیرحمی رو متصور شد.
در قسمت اول این مطلب با عنوان «با ۱۰ نفر از درنده خوترین قاتلین سریالی آدمخوار تاریخ آشنا شید [قسمت اول]» شما رو با تعدادی از این جانیان دیوونه آشنا کردیم. در ادامه این مطلب هم تعدادی دیگه از این قاتلین سریالی آدمخوار رو تقدیم حضورتون می کنیم.

۵- رابرت مادزلی

رابرت مادزلی یه قاتل سریالی بریتانیاییه که بیشتر از ۲۵ سال رو در سلول تکی گذرونده. سلولی که ایشون در اون زندگی می کنه شباهت زیادی به سلولی دارن که در فیلم «سکوت برها» به تصویر کشیده شده داره.
مادزلی سلول خود رو «قفس شیشه ای» یا «تابوت بتنی» نامیده س؛ مردی که خود به «هانیبال لکتر واقعی» مشهور شده.
هر چند اون تنها ۴ نفر رو کشته، یه نفر در خارج از زندان و ۳ نفر هم در دوران حبس، خشونت موجود در این قتلا باعث شده که ایشون در میانه های این فهرست خوفناک قرار بگیره.

باحال این که قربانیان ایشون همه افراد خبیثی بودن که به خاطر اذیت و آزار جنسی بچه ها شناخته می شدن، به خاطر همین اون علاوه بر قاتلی بیرحم می تونه یه قهرمون هم انگاشته شه.
مودزلی به وسیله یه مرد منحرف بزرگ شد که از همون کودکی تجاوز و بدرفتاریای جنسی خود با کودکان قبل از مودزلی رو به اون نشون می داد. اینجوری مودزلی اون قدر گلوی این مرد رو فشار داد تا خفه شد.
بعد از زندانی شدن به جرم قتل، مودزلی با کشتن دو نفر از هم سلولی هاش لقب «هانیبال آدمخوار» رو بدست آورد. می گن که ایشون جمجمه یکی دیگه از قربانیان خود در زندان رو شکافته و با به کار گیری یه قاشق شروع به خوردن محتویات جمجمه اون کرد.
اینجوری ایشون سالای زیادیه که تو یه سلول تکی که هیچ تماسی با دنیای بیرون نداره زندونی بوده و خطرناک ترین زندانی بریتانیا و یکی از قاتلین سریالی زنده دنیا هستش.

۴- جفری دامر

مطمئنا یکی از مشهورترین و بدنام ترین قاتلین سریالی آدمخوار تموم دوران جفری دامره که از اون با نام «آدمخوار میلواکی» نام برده می شه.
اسم اون به عنوان مشهورترین قاتل سریالی جهان واسه همه شناخته شده.
بین سالای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱، دامر جون ۱۷ مرد جوون و پسربچه رو گرفت. اون اول قربانیان خود رو با مواد مخدر و الکل بیحال کرده و بعد خفه می کرد.
بدنبال اون به جنازه قربانیان تجاوز کرده، اونا رو مثله کرده و در مواردی هم قسمتایی از بدن اونا رو می خوره. قتلای اول و دوم اون با فاصله ای نزدیک به یه دهه اتفاق افتادن و بعد با وسوسه کردن مردان و پسران اونا رو به آپارتمانش در ویسکانسین کشانده و بعد از میگساری فراوون اونا رو به قتل میرسونه.

وقتی پلیس در آخر وارد خونه دامر شد، خونه اش پر از اجزای تیکه تیکه شدن بدن قربانیان بود. ایشون از استخون قربانیان خود وسایل ساخته بود و از بدن عریان و مثله شده مردان عکس گرفته بود در حالی که بخشایی از بدن پسران قربونی رو در یخچال نگهداری می کرد.
علاوه بر این در خونه اش یه بشکه آبی رنگ پر از اسید هیدروکلریک وجود داشت که اعضای بدن قربانیانش رو در داخل اون حل می کرد.
ایشون بعدا ادعا کرد که خوردن اعضای بدن قربانیانش باعث شده این حس رو داشته باشه که واسه همیشه اونا رو در کنار خود و به عنوان بخشی از جشم و روح خود حفظ می کنه.

ایشون در این باره اینجور گفته:” من کارم رو از نو شروع کردم و این همون وقتی بود که آدمخواری شروع شد، خوردن قلب و بازو. این راهی بود واسه این که احساس کنم اونا جزئی ازم شدن. در اول تنها یه کنجکاوی بود اما بعد از یه مدت دیگه بی اختیار و جذاب شده بود”. پلیس یه سر بریده رو در درون یخچال و سه عدد دیگه رو هم در داخل فریزر پیدا کرد.
دامر به ۱۶ بار حبس ابد محکوم شد و در آخر بدست یکی از هم سلولی هاش به نام کریستوفر اسکارور به قتل رسید.

۳- آلبرت فیش

یکی دیگه از قاتلین سریالی آدمخوار مشهور جهان آلبرت فیش نام داشت که گریس باد ۸ ساله رو کشته و در مدت ۹ روز همه بدن اونو خورد. در یکی از وحشیانه ترین قتلای عصر حاضر، فیش در محله زندگی گریس باد در حال قدم زدن بود تا قربونی خود رو پیدا کنه.
هدف اول اون داداش بزرگ تر گریس، ادوارد، بود که در اون زمان ۱۸ سال سن داشت. اما بعد از دیدن گریس به این نتیجه رسید که اون قربونی بهتر و آسون تری واسه کشتن و خورده شدنه.

این نوشته را هم از دست ندهید :   چرا «صدا و سیما» با اعصاب مردم بازی می‌کند؟

بعد از اینکه یه مدت رو در کنار خونواده باد گذراند اعتماد اونا رو جلب کرده و در آخر خونواده رو راضی کرد که اجازه بدن گریس رو به مهمانی شبونه پسرعمویش ببره.اینجوری والدین گریس به اون اجازه دادن دست در دست یه قاتل آدمخوار از در ورودی خونه خارج شه.
بعد فیش در نامه ای به مادر گریس، کشتن فرزندش و خوردن اونو با جزییات کامل توضیح داد، نامه ای که یکی از ترسناک ترین نامه هاییه که در تاریخ آدمی نوشته شده.

بخشی از این نامه بدین شرحه: ” در روز یکشنبه سوم ژوئن ۱۹۲۸ به شما زنگ زدم و براتون پنیر و توت فرنگی آوردم. شام خوردیم. گریس در بغل من نشسته بود و منو بوسید. همانجا بود که واسه خوردن اون نقشه کشیدم. به بهونه بردن اون به مهمانی. شما موافقت کردین که اونم همراه من بیاد. من اونو به یه خونه متروکه در وستچستر که از قبل آماده کرده بودم بردم. وقتی به اونجا رسیدیم از اون خواستم که بیرون بمونه. اون به چیدن گلای وحشی مشغول شد.
من به طبقه بالا رفتم و همه لباس ام رو از تنم درآوردم. می دونستم اگه این کار رو نکنم لباس ام رو به خونش آغشته می کنم. وقتی همه چیز آماده شد کنار پنجره رفتم و اونو صدا زدم. بعد در قفسه لباس مخفی شدم تا اون وارد اتاق شد.
وقتی که منو لخت دید شروع به جیغ زدن کرده و تلاش کرد از پله ها پایین بره. اونو گرفتم و گفت که ماجرا رو به مامان میگه. اول لباس هاش رو درآوردم. چقدر دست و پا می زد، گاز می گرفت و ناخن می کشید. گلوی اونو تا هنگام مرگ فشار دادم. بعد اونو به قسمتای کوچیک تقسیم کردم طوری که بتونم گوشت ام رو به اتاقم ببرم و اونا رو پخته و بخورم. گوشت اون بعد از کباب شدن در اجاق گاز چقدر خوشمزه و ترد بود. ۹ روز زمان برد تا تموم بدن اونو بخورم”.

اینطور خونسردی و قساوتی فقط از یه موجود شیطان صفت بر میاد که قتل یه دختربچه بیگناه رو با اینجور آب و تابی واسه مادر قربونی توصیف می کنه.
در آخر آلبرت فیش با صندلی الکتریکی در سال ۱۹۳۶ اعدام شد.

۲- اد گین

اد گین، از مشهورترین قاتلین سریالی تاریخ، هم اهل ویسکانسین بود که فقط به دو قتل اعتراف کرده و واسه یه مورد گناهکار شناخته شد.
هنوز تایید نشده که ایشون قربانیان خود رو خورده یا نه اما به هر ترتیب گزینه مناسبی واسه این فهرست هستش چون دستکم اگه گوشت قربانیان رونمی خوره از اونا واسه خودش لباس جفت و جور می کرد.
بعدا با الهام از داستانای ترسناک جنایات گین، فیلم ترسناک مشهور «کشتار با اره برقی در تگزاس» ساخته شد.
گین مردی خجالتی و آروم بود که تو یه مزرعه زندگی می کرد و با مادر خود و کلا زنان مشکل داشت. این مشکلات باعث شد که ایشون با خونسردی تموم دو زن رو کشته و پوست صورت اونا رو مانند ماسک بپوشد.

ایشون هم اینکه اندام تناسلی این زنان رو به عنوان نماد پیروزی خود در خونه اش نگهداری کرده و از بدن اونا هم واسه خود وسایل دکوری ساخت. وقتی که نیروهای پلیس به گین مشکوک شده و وارد مزرعه اون شدن با جسد یکی از قربانیان مواجه شدن که سرش از تنش جدا شده و شکمش پاره شده بود. هم اینکه گین سابقه طولانی در دزدیدن جسدهای قبرستان داشته و از بدن جسدهای دزدیده شده واسه ساخت قطعات دست ساز استفاده می کرد.
بعد از این دو قتل ایشون دستگیر شده و دیوونه تشخیص داده شد، گین به یه بیمارستان روانی فرستاده شد و در همانجا به دلیل مریضی سرطان مرد.

۱- پیتر برایان

یکی از قاتلین سریالی کمتر شناخته شده دوران که فقط دو نفر رو کشته پیتر برایان اسمشه. با این وجود داستان خوفناک جنایتش قوی ترین و سنگدل ترین آدما رو هم اذیت می کنه.
اون علاوه بر این که شیطانی مجسم بود به مریضی شیزوفرنی هم گرفتار شده بود. در سال ۱۹۹۳ ایشون یه مغازه دار جوون به نام نیشا شث رو با ضربات متوالی چکش به قتل رساند. بعد از اعتراف به قتل، برایان به بیمارستان برودمور برده شد که در اون زمان رابرت مودزلی هم در اونجا بستری شده بود. بعد از چند سال حضور در بیمارستان روانی، پزشکان به این نتیجه رسیدن که شرایط اون بهتر شده و توان حضور در جامعه با مقداری سرپرستی و مراقبت رو داره.

پس از آزادی بود که برایان تو یه حرکت وحشتناک دوست خود، برایان چری، رو کشته و یه تیکه از بدن اونو پخته و خورد. پس از درگیری بین این دو همسایه ها با پلیس تماس گرفتن و وقتی پلیس سر رسید، برایان رو در حال پختن مغز دوستش همراه با مقداری کره دیدن. ایشون بعد از خوردن مقداری از مغز دوستش به پلیس اینجور گفت:” من مغز اونو با کره خوردم، واقعاً حوشمزه بود”.

۱۲ واقعیت عجیب و وحشتناکی که در مورد قاتلین زنجیره ای نمی دونین

فیلمای ترسناکی که به منبع الهام قاتلان در دنیای واقعی تبدیل شدن [قسمت اول]

با بی رحم ترین مرد جهان آشنا شید؛ قاتلی که ۳۰۰۰ نفر رو کشته

طرز فکر قاتلین سریالی و دلیل جنایات اونا؛ از «تد باندی» تا «جک درنده»

کارل پانزرام؛ داستان غم انگیز و خوفناک خونسرد ترین قاتل سریالی تاریخ