صدا و سیما، سالهاست که روی اعصاب مردمه. سریالهای تلویزیونی در خیلی از شبکه های عریض و طویل رسانه ملی، به خصوص در ایام عید و ماه رمضان و محرم که جشنواره برنامه های مناسبتیه، مدتهاس که تبدیل به گسترش خشونت طلبی و ناهنجاری شده و والدین رو نسبت به تماشای این صحنه ها به وسیله بچه هاشون حساس کرده. بخش کلی درآمد رسانه ملی از ستاره مربعا و تبلیغ موسسات کنکور و چیپس و پفک و سس و آبمیوه مصنوعیه که خود، بهداشت روانی و سلامت کشور رو تهدید میکنه.
سریال «داداش جون» شبکه ۳ سیما، جدید ترین و تازه ترین نمونه این موضوعه که شبای ماه مبارک رمضان، مهمون سفره های افطار میلیونا هموطنه. سکانسایی با ادبیات سخیف، خشونت فرزندان و والدین، گسترش رفتارای ضد فرهنگ چون مصرف دخانیات و تخریب اموال عمومی با معجونی از صحنههای خشن و . . . به همه چیز میخورد جز سریال مناسبتی شبای ماه رمضان که مردم پی دعا و نیایش هستن! گویی ماه رمضان، یا ماه عاشقی کاراکترهای سریالای تلویزیونیه یا ماه روایت داستانای خیالی انرژی منفی!
اگه صدا و سیما با این سریالای مناسبتی، قصد سرگرم کردن مردم داره، سرگرمی مشکی رو در دستور کار قرار داده که جامعه رو در آینده، خشونت طلب، دپرس و نا امید می کنه و با ماموریت شادی آفرینی واسه جامعه فاصله داره . بارها بخاطر پخش سریالایی با مضامین خشونت طلبی و نقض فرهنگ ناب ایرونی، به صدا و سیما تذکر داده شده و انگار کمبود بودجه و تغیر زیاد مدیران رسانه در چند سال گذشته، بستر این پریشونی و فاصله گرفتن مخاطب از رسانه ملی رو جفت و جور کرده. امسال، احسان علیخانی نیس که اشک از مردم بگیره و این جشنواره رو کامل کنه.
حتما ببینین:
یاد افطارهای خوشحال سالای قبل بخیر!
افطارهایی که همه اعضای خونواده رو دُور هم جمع میکرد تا واسه لبخندزدنِ دسته جمعی پای تلویزیون بشینن کجاس؟. تلویزیون طی این سالها راه و روش دیگری پیش گرفته و «با شکایت بعضی از کارشناسان اصولگرا -که قاب تلویزیون و برنامههای سرگرم کننده اون در ماه رمضان رو یه جور مقابله با رسانه منبر و مسجد حساب میکردن- رویکردش از تولید و پخش برنامههای طنز به سمت برنامههایی با چاشنی غم و اندوه تغییر کرده.
محور برنامهسازیها به جای طنز و سرگرمی، اندوه س و غم. ماجرا طوری شده که جفت و جورکنندگان صداوسیما رقابت عجیبی واسه ساخت آثار اندوهناک دارن. این سوال همه مردم ایرانه:
«به چه دلیل دیگه خبری از شادی در رمضانهای صداوسیما نیس؟» صدا و سیما رو چه شده؟
به چه دلیل برنامههای ماهرمضانِ تلویزیون با اندوه همراه س؟ انگار این راه و روش داره به یه دستورالعمل ثابت تبدیل میشه؛ دستورالعملی که میخواهد قیدِ برنامههای خوشحال و سرگرمکننده رو از رمضانهای تلویزیون بگیره.
زنده یاد قیصر امینپور در مورد غم و اندوه شعری داره که شاید بهگونهای طنازانه جواب مجملی بر سوال بالا باشه:
«محیط تنگ دلم رو شکسته رسم کنین/خطوط منحنی خنده رو خراب کنین.»
به باور مدیران رسانه ملی اثر برنامههای غمناک بیشتر از برنامههای طنز و کمیکه؛ بهخصوص درماه رمضان که از دید مذهبی جایگاه خاصی دربین مدیران تلویزیون داره.
تجربه موفق برنامههای خوشحال و طنازانه دهه ٨٠ هم نتونست تغییری در وضعیت برنامهسازی سالهای گذشته بسازه.
البته حالا خوبیش اینه برنامههای اندوهبار تلویزیونی از برنامههای ماورایی اواسط دهه ٨٠ تا حدی فاصله گرفته که مایه خوشحالی و راضی بودن مخاطبان عام وخاصه؛ ولی بازم رسانه ملی نیاز به تغییراتی در نگاه به ساخت برنامههای مناسبتی داره؛ چراکه هنوز مدیران رسانه ملی نتونستن شادی و غم رو در برنامهسازی تلویزیون بازتعریف کنن.
برنامه سازان خوشحال میخواهیم
باید یه بار واسه همیشه درسیاستگذاری کلان برنامهسازی مشخص شه که کنداکتور ماه رمضان در گزینه شادی افزایی قرار داره یا غمباری. براساس باور و نگاه الهی مخاطبان، ماه رمضان ماه مهمونی خدا نام گرفته؛ هرچندکه بنا به نگاه شرعی و حرفهای دستاندرکاران تلویزیون، ماه رمضان مخالف نگاه بینندگان تلویزیونیه.
معمولا درضیافت با خدا شادی و معنویت جاریه نه غم واندوه. به عبارتی دیگه مدیران رسانه بیشتر قاب تلویزیون رو با فضای مسجدوحسینیه اشتباه گرفتهان و تلاشهای کم انجام شده درحوزه تولید برنامه خوشحال و کمیک درطول این سالها، زیرنگاه سرزنش بار هواداران غم واندوه رسانه مدفون شده.
بعضی وقتا تصور میکنیم برنامهسازان تلویزیونی خندیدن راهم فراموش کردهان و صد البته هنوز نمیدانند چقدر در مخاطب گریزی رسانه ملی با تولید اینجور برنامههای غمناک نقش پررنگی دارن.
رسانه ملی سالهاست مخاطب خود رو از دست داده است. گسترش خشونت طلبی و غم و اندوه و بدبختی در روزگار تحریم ایرانیان، هیچ توجیهی نداره و مخاطب رو به سمت سرخ و سفیدهای اون ور آبی جهت می ده. یادمون نره که حذف برنامه ۹۰، ماهی ۳۰ میلیارد تومن به رسانه ملی آسیب زد و میلیونا بیننده رو پراند!